• (1)تعریف: a married woman, usu. of mature age, with an established and dignified position in the community. • مترادف: dowager • مشابه: lady, matriarch
• (2)تعریف: a woman who supervises and maintains order in a large, usu. female institution such as a women's prison or school. • مترادف: mistress • مشابه: headmistress, housemother, overseer, superintendent, supervisor, warden
جمله های نمونه
1. The matron bore down upon the terrified nurses.
[ترجمه گوگل]مادر از پرستاران وحشت زده رنجید [ترجمه ترگمان]خانم مدیر از میان پرستاران وحشت زده پایین آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Matron at the nursing home expressed a wish to attend.
[ترجمه گوگل]ماترون در آسایشگاه ابراز تمایل کرد که در آن شرکت کند [ترجمه ترگمان]The در آسایشگاه اعلام کردند که می خواهد در این مراسم شرکت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There was a silence, the Matron, who was a Miss Cress, tapping her fountain pen lightly on the blotter.
[ترجمه گوگل]سکوتی حاکم شد، ماترون که یک خانم کریس بود، به آرامی قلم خود را بر روی لکه کوبید [ترجمه ترگمان]سکوتی حک مفرما شد، matron که میس cress بود، قلم پرش را به نرمی روی مرکب خشک کن پیش برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Frank looked up in surprise when Matron walked in.
[ترجمه گوگل]وقتی ماترون وارد شد، فرانک با تعجب به بالا نگاه کرد [ترجمه ترگمان]فرانک با تعجب به بالا نگاه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Supposed to be matron, and knew no more than a charwoman.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مادر بود، و چیزی بیش از یک زن چادری نمی دانست [ترجمه ترگمان]این قرار بود که خانم سرپرستار باشد و بیش از یک مستخدمه دیگر هم نمی دانست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The matron wouldn't let him go because he was just getting over a chill.
[ترجمه نیکا] سرپرستار اجازه نمی داد که او برود چونکه تازه حالش داشت خوب میشد ( استراحت میکرد )
|
[ترجمه گوگل]مادر او را رها نمی کرد زیرا تازه از سرما می گذشت [ترجمه ترگمان]خانم مدیر به او اجازه نمی داد که برود چون فقط داشت سرما می خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Matron and some of the nurses were standing by.
[ترجمه گوگل]ماترون و تعدادی از پرستاران در آنجا ایستاده بودند [ترجمه ترگمان]matron و بعضی از پرستاران در کنار آن ها ایستاده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Everyone wished each other good luck and Mould, Matron and Endill headed off to the library.
[ترجمه گوگل]همه برای یکدیگر آرزوی موفقیت کردند و مولد، ماترون و اندیل به سمت کتابخانه رفتند [ترجمه ترگمان]همه آرزوی یکدیگر را داشتند، luck و Mould، matron و Endill به سوی کتابخانه می رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The matron, the house surgeon and the pupil each had a bedroom and a sitting room.
[ترجمه گوگل]مادر، جراح خانه و شاگرد هر کدام یک اتاق خواب و یک اتاق نشیمن داشتند [ترجمه ترگمان]خانم مدیر، جراح خانه و شاگرد هر یک اتاق خواب و یک اتاق نشیمن داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. On Christmas Eve a candle-lit procession, led by Matron, came to sing carols.
[ترجمه گوگل]در شب کریسمس یک راهپیمایی با شمع به رهبری ماترون آمد تا سرود بخواند [ترجمه ترگمان]در کریسمس ای و یک دسته شمع روشن که به وسیله matron رهبری می شد سرود می خواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was impossible for the matron to relieve her.
[ترجمه گوگل]برای زن غیرممکن بود که او را راحت کند [ترجمه ترگمان]این امر برای خانم سرپرستار غیر ممکن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He put out the cigarette just as the matron thundered past us down the aisle, looking for the perpetrator.
[ترجمه گوگل]او سیگار را خاموش کرد درست در زمانی که مادر با رعد و برق از کنار ما در راهرو رد شد و به دنبال عامل جنایت بود [ترجمه ترگمان]به محض اینکه خانم کور نی از کنار ما رد شد، سیگارش را درآورد و به دنبال شریک جرم گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She looked as efficient as a hospital matron, as cool as a cucumber.
[ترجمه گوگل]او به اندازه یک پرستار بیمارستان کارآمد به نظر می رسید، مانند یک خیار [ترجمه ترگمان]او به اندازه یک پرستار بیمارستانی کارآمد به نظر می رسید، مثل یک خیار شور [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Matron was equally dignified, with a towering cap of white linen and a penetrating gaze.
[ترجمه گوگل]ماترون به همان اندازه با وقار بود، با کلاه بلندی از کتان سفید و نگاهی نافذ [ترجمه ترگمان]با یک کلاه بلند سفید و یک نگاه نافذ، به همان اندازه متین و متین جلوه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• house mother, dorm-mother; woman; married woman; head nurse; supervisor; mother in a hospital, the matron is a senior nurse. at a boarding school, the matron is a woman who looks after the health of the children.
پیشنهاد کاربران
1. مدیره ( بیمارستان ) . سرپرستار 2. ( شبانه روزی و غیره ) خانم ناظم 3. زن موقر. زن جاافتاده مثال: the matron had a large chest سرپرستار قفسه ی سینه ی بزرگی داشت.
1. زن متاهل، بخصوص کسی که بالغ و ثابت یا باوقار و دارای موقعیت اجتماعی تثبیت شده است 2 - زنی که امور داخلی بیمارستان، زندان یا مؤسسه دیگر را به عهده دارد 3. زنی که به عنوان نگهبان یا خدمتکار زنان یا دختران مانند زندان خدمت می کند. ... [مشاهده متن کامل]
4. ایالات متحده لباس مجلسی در زندان 5. بریتانیایی نام سابق برای رئیس اداری کارکنان پرستاری در یک بیمارستان