matron

/ˈmeɪtrən//ˈmeɪtrən/

معنی: کدبانو، بانو، مدیره، زن خانه دار، سرپرستار، زن شوهردار
معانی دیگر: عاقله زن، خاتون، (بیمارستان) مدیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: matronal (adj.)
(1) تعریف: a married woman, usu. of mature age, with an established and dignified position in the community.
مترادف: dowager
مشابه: lady, matriarch

(2) تعریف: a woman who supervises and maintains order in a large, usu. female institution such as a women's prison or school.
مترادف: mistress
مشابه: headmistress, housemother, overseer, superintendent, supervisor, warden

جمله های نمونه

1. The matron bore down upon the terrified nurses.
[ترجمه گوگل]مادر از پرستاران وحشت زده رنجید
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر از میان پرستاران وحشت زده پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Matron at the nursing home expressed a wish to attend.
[ترجمه گوگل]ماترون در آسایشگاه ابراز تمایل کرد که در آن شرکت کند
[ترجمه ترگمان]The در آسایشگاه اعلام کردند که می خواهد در این مراسم شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was a silence, the Matron, who was a Miss Cress, tapping her fountain pen lightly on the blotter.
[ترجمه گوگل]سکوتی حاکم شد، ماترون که یک خانم کریس بود، به آرامی قلم خود را بر روی لکه کوبید
[ترجمه ترگمان]سکوتی حک مفرما شد، matron که میس cress بود، قلم پرش را به نرمی روی مرکب خشک کن پیش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Frank looked up in surprise when Matron walked in.
[ترجمه گوگل]وقتی ماترون وارد شد، فرانک با تعجب به بالا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]فرانک با تعجب به بالا نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Supposed to be matron, and knew no more than a charwoman.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مادر بود، و چیزی بیش از یک زن چادری نمی دانست
[ترجمه ترگمان]این قرار بود که خانم سرپرستار باشد و بیش از یک مستخدمه دیگر هم نمی دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The matron wouldn't let him go because he was just getting over a chill.
[ترجمه نیکا] سرپرستار اجازه نمی داد که او برود چونکه تازه حالش داشت خوب میشد ( استراحت میکرد )
|
[ترجمه گوگل]مادر او را رها نمی کرد زیرا تازه از سرما می گذشت
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر به او اجازه نمی داد که برود چون فقط داشت سرما می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Matron and some of the nurses were standing by.
[ترجمه گوگل]ماترون و تعدادی از پرستاران در آنجا ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]matron و بعضی از پرستاران در کنار آن ها ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everyone wished each other good luck and Mould, Matron and Endill headed off to the library.
[ترجمه گوگل]همه برای یکدیگر آرزوی موفقیت کردند و مولد، ماترون و اندیل به سمت کتابخانه رفتند
[ترجمه ترگمان]همه آرزوی یکدیگر را داشتند، luck و Mould، matron و Endill به سوی کتابخانه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The matron, the house surgeon and the pupil each had a bedroom and a sitting room.
[ترجمه گوگل]مادر، جراح خانه و شاگرد هر کدام یک اتاق خواب و یک اتاق نشیمن داشتند
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر، جراح خانه و شاگرد هر یک اتاق خواب و یک اتاق نشیمن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On Christmas Eve a candle-lit procession, led by Matron, came to sing carols.
[ترجمه گوگل]در شب کریسمس یک راهپیمایی با شمع به رهبری ماترون آمد تا سرود بخواند
[ترجمه ترگمان]در کریسمس ای و یک دسته شمع روشن که به وسیله matron رهبری می شد سرود می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was impossible for the matron to relieve her.
[ترجمه گوگل]برای زن غیرممکن بود که او را راحت کند
[ترجمه ترگمان]این امر برای خانم سرپرستار غیر ممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He put out the cigarette just as the matron thundered past us down the aisle, looking for the perpetrator.
[ترجمه گوگل]او سیگار را خاموش کرد درست در زمانی که مادر با رعد و برق از کنار ما در راهرو رد شد و به دنبال عامل جنایت بود
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه خانم کور نی از کنار ما رد شد، سیگارش را درآورد و به دنبال شریک جرم گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She looked as efficient as a hospital matron, as cool as a cucumber.
[ترجمه گوگل]او به اندازه یک پرستار بیمارستان کارآمد به نظر می رسید، مانند یک خیار
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک پرستار بیمارستانی کارآمد به نظر می رسید، مثل یک خیار شور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Matron was equally dignified, with a towering cap of white linen and a penetrating gaze.
[ترجمه گوگل]ماترون به همان اندازه با وقار بود، با کلاه بلندی از کتان سفید و نگاهی نافذ
[ترجمه ترگمان]با یک کلاه بلند سفید و یک نگاه نافذ، به همان اندازه متین و متین جلوه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کدبانو (اسم)
mistress, dame, housewife, matron

بانو (اسم)
mistress, woman, dame, lady, madam, matron, ladyship, donna, dona, gentlewoman, goodwife, grand dame

مدیره (اسم)
directrix, directress, dame, matron, governess, headmistress

زن خانه دار (اسم)
housewife, matron

سرپرستار (اسم)
matron

زن شوهردار (اسم)
matron

انگلیسی به انگلیسی

• house mother, dorm-mother; woman; married woman; head nurse; supervisor; mother
in a hospital, the matron is a senior nurse.
at a boarding school, the matron is a woman who looks after the health of the children.

پیشنهاد کاربران

1. مدیره ( بیمارستان ) . سرپرستار 2. ( شبانه روزی و غیره ) خانم ناظم 3. زن موقر. زن جاافتاده
مثال:
the matron had a large chest
سرپرستار قفسه ی سینه ی بزرگی داشت.
1. زن متاهل، بخصوص کسی که بالغ و ثابت یا باوقار و دارای موقعیت اجتماعی تثبیت شده است
2 - زنی که امور داخلی بیمارستان، زندان یا مؤسسه دیگر را به عهده دارد
3. زنی که به عنوان نگهبان یا خدمتکار زنان یا دختران مانند زندان خدمت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

4. ایالات متحده
لباس مجلسی در زندان
5. بریتانیایی
نام سابق برای رئیس اداری کارکنان پرستاری در یک بیمارستان

زن شوهردار
سرپرستار
زن نگهبان

بپرس