matriculate

/məˈtrɪkjʊleɪt//məˈtrɪkjʊleɪt/

معنی: پذیرفتن، قبول کردن، نام نویسی کردن
معانی دیگر: (در دانشگاه یا مدرسه ی عالی) نام نویسی کردن، در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن، در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: matriculates, matriculating, matriculated
• : تعریف: to enroll or be enrolled in an organization, esp. a college or university.

- She was accepted by the university and will matriculate in the fall.
[ترجمه گوگل] او در دانشگاه پذیرفته شد و در پاییز فارغ التحصیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان] او توسط دانشگاه پذیرفته شد و در پاییز matriculate شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: matriculation (n.), matriculator (n.)
• : تعریف: someone who is enrolled in an institution or organization, esp. a college or university.

جمله های نمونه

1. He had been matriculated in the university.
[ترجمه گوگل]او در دانشگاه ثبت نام کرده بود
[ترجمه ترگمان]در دانشگاه رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had to matriculate if I wanted to do a degree.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواستم مدرک بگیرم باید فارغ‌التحصیل می‌شدم
[ترجمه ترگمان]اگه می خواستم یه مدرک درست کنم مجبور شدم ثبت نام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aged only he matriculated at the University of Leipzig.
[ترجمه گوگل]فقط در سنین بالا در دانشگاه لایپزیگ تحصیل کرد
[ترجمه ترگمان]سن تنها در دانشگاه لایپزیگ matriculated می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Three years later he matriculated for advance study.
[ترجمه گوگل]سه سال بعد برای تحصیل مقدماتی ثبت نام کرد
[ترجمه ترگمان]سه سال بعد برای تحصیل پیشرفت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He matriculated at Exeter College, Oxford, in 1670.
[ترجمه گوگل]او در سال 1670 در کالج اکستر، آکسفورد ثبت نام کرد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۶۷۰ در کالج اکستر، آکسفورد تحصیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At fifteen, he matriculated at the University of Leipzig, where he continued his independent approaches to knowledge.
[ترجمه گوگل]در پانزده سالگی در دانشگاه لایپزیگ تحصیل کرد و در آنجا به رویکردهای مستقل خود در دانش ادامه داد
[ترجمه ترگمان]در پانزدهسالگی به دانشگاه لایپزیگ رفت و در آنجا به رویکردهای مستقل خود در زمینه دانش ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He matriculated at Exeter College, Oxford, in 163 proceeding MA in 163
[ترجمه گوگل]او در سال 163 در کالج اکستر، آکسفورد، مدرک کارشناسی ارشد را در سال 163 دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او در ۱۶۳ دوره فوق لیسانس در ۱۶۳ سالگی به دانشگاه اکستر، آکسفورد، رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Donnellan likes to say she matriculated at the University of Mars.
[ترجمه گوگل]دانلان دوست دارد بگوید که در دانشگاه مریخ تحصیل کرده است
[ترجمه ترگمان]Donnellan دوست دارد بگوید که در دانشگاه مریخ کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He matriculated in 1711 at Cambridge, where he was admitted as a pensioner to Clare Hall on 2 July.
[ترجمه گوگل]او در سال 1711 در کمبریج تحصیل کرد و در 2 ژوئیه به عنوان مستمری بگیر در کلر هال پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۷۱۱ در سال ۱۷۱۱ در سال ۱۷۱۱ به عنوان یک بازنشسته در ۲ ژوییه به عنوان یک بازنشسته در شهر Clare پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1863 he was matriculated at Balliol College, Oxford, with an exhibition from Highgate.
[ترجمه گوگل]در سال 1863 در کالج بالیول، آکسفورد، با نمایشگاهی از هایگیت ثبت نام کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۶۳ او با نمایشگاهی از Highgate در بالیول کالج تحصیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That's why so many -- 40 percent – matriculate part time.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که بسیاری -- 40 درصد -- به صورت پاره وقت تحصیل می کنند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که بسیاری - - ۴۰ درصد - زمان نیمه وقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In those days, I am firm matriculate, overflow in the library everyday stroll aimlessly.
[ترجمه گوگل]در آن روزها، من تحصیلات سختی دارم، بی‌هدف در کتابخانه سرریز می‌شوم
[ترجمه ترگمان]در آن روزها، من firm شرکت هستم، در کتابخانه everyday بی هدف پرسه می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And it was Morrill who went to Clayt three years ago and asked that Ezra be allowed to matriculate.
[ترجمه گوگل]و این موریل بود که سه سال پیش به کلیت رفت و خواست که ازرا اجازه تحصیل داشته باشد
[ترجمه ترگمان]و این Morrill بود که سه سال پیش به Clayt رفت و از او خواست ثبت نام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At school they shared truancy escapades, which developed a more interesting potential once they had matriculated.
[ترجمه گوگل]در مدرسه آن‌ها برنامه‌های فرار از مدرسه را به اشتراک می‌گذاشتند، که پس از ثبت نام، پتانسیل جالب‌تری پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در مدرسه escapades که در آن ها پرسه می زدند، به اشتراک می گذاشتند، و زمانی که they داشتند، استعدادهای بالقوه بیشتری به وجود می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پذیرفتن (فعل)
vouchsafe, admit, accept, embrace, receive, allow, hear, matriculate, listen

قبول کردن (فعل)
pass, adopt, accept, matriculate, accord, entertain

نام نویسی کردن (فعل)
matriculate, enter, enlist, enroll

انگلیسی به انگلیسی

• register for or be admitted to university
if you matriculate, you register as a student at a university, having got the right qualifications; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To enroll in a college or university 📚
🔍 مترادف: Enroll
✅ مثال: She matriculated at the university in the fall
پذیرفته شدن
I matriculated at Shahid beheshti university

بپرس