1.
بی همتا
2. this university's film archives is matchless
مجموعه ی فیلم این دانشگاه بی نظیر است.
3. The Savoy provides a matchless hotel experience.
[ترجمه گوگل]Savoy یک تجربه بی نظیر از هتل را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]هتل ساووی یک تجربه هتل بی نظیر را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her matchless beauty is beyond description.
[ترجمه گوگل]زیبایی بی همتای او قابل توصیف نیست
[ترجمه ترگمان]زیبایی بی نظیر او فراتر از توصیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But if you're liked, you get a matchless service.
[ترجمه گوگل]اما اگر مورد پسند واقع شوید، خدمات بی نظیری دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اما اگر دوست داشته باشی، خدمت بزرگی می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We were dazzled by the matchless beauty of Antarctica.
[ترجمه گوگل]ما از زیبایی بی بدیل قطب جنوب خیره شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما از زیبایی بی نظیر قطب جنوب خیره شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Grim glory, matchless strength, and the wit to confuse, the charms to transform any invader.
[ترجمه گوگل]شکوه تلخ، قدرت بی همتا، و شوخ طبعی برای گیج کردن، جذابیت برای تغییر هر مهاجم
[ترجمه ترگمان]شکوه طالع نحس، قدرت بی نظیر، و زیرکی برای گیج کردن، the برای تبدیل هر مهاجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Matchless, they spent the season to good effect, scouring the reserve benches of Swansons Sweet Pickle Albion and their ilk.
[ترجمه گوگل]آنها فصل را به خوبی سپری کردند و نیمکت های ذخیره سوانسونز سوئیت پیکل آلبیون و امثال آنها را سپری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها فصل را به نحو احسن انجام دادند و نیمکت های reserve of و Albion و ilk را جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Viktoria Mullova, whose technical perfection combines with matchless interpretative subtlety, they find perhaps their ideal interpreter.
[ترجمه گوگل]در ویکتوریا مولووا، که کمال فنی اش با ظرافت های تفسیری بی همتا ترکیب می شود، شاید مترجم ایده آل خود را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]در ویکتوریا Mullova، که کمال فنی آن با زیرکی تفسیری بی همتا ترکیب می شود، شاید مفسر ایده آل آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The game introduce: Do you own matchless self - confidence to own marksmanship? The challenge is once!
[ترجمه گوگل]معرفی بازی: آیا شما صاحب اعتماد به نفس بی نظیری هستید تا تیراندازی داشته باشید؟ چالش یک بار است!
[ترجمه ترگمان]بازی معرفی: شما اعتماد به نفس بی نظیر خود را نسبت به عکاسی خود دارید؟ این چالش یک بار است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The vase is of matchless workmanship.
12. His ice dancing performance is matchless.
[ترجمه گوگل]اجرای رقص روی یخ او بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]عملکرد رقص یخی او بی نظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mr Mei Lanfang's singing skill is matchless in the world.
[ترجمه گوگل]مهارت خوانندگی آقای Mei Lanfang در جهان بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]مهارت آواز آقای Mei در جهان بی نظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. First high peak and Yan are matchless to mutually see a to smile, also the Zong horse leaves and leaves a sky in breeze to have to jolt head wry laugh over there.
[ترجمه گوگل]اولین قله مرتفع و یان بی همتا هستند تا متقابلاً یک لبخند را ببینند، همچنین اسب زونگ در نسیمی آسمان را ترک میکند و مجبور میشود سر به خندههای خندهدار در آنجا تکان دهد
[ترجمه ترگمان]اولین پیک بلند و یان برای دیدن یک لبخند به دو طرف بی نظیر است، هم چنین برگ های اسب Zong برگ را ترک کرده و یک آسمان را در باد ترک می کند تا از خنده روده بر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید