1. they were matching their strength against the enemy's
آنها با دشمن زورآزمایی می کردند.
2. The vase is one of a matching pair.
[ترجمه Vatan] گلدان یک جفت همسان است|
[ترجمه گوگل]گلدان یکی از جفت های همسان است[ترجمه ترگمان]گلدان یکی از جفت تطبیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I can't find a matching pair of socks.
[ترجمه رضا] من نمی توانم جفت دیگر جورابم را پیدا کنم.|
[ترجمه محمد یوسفی] نمی تونم جوراب جفت پیدا کنم ( منظور اینه که جوراباش لنگه به لنگست همه )|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک جفت جوراب مناسب پیدا کنم[ترجمه ترگمان]نمیتونم یه جفت جوراب پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The lamps all had matching purple shades.
[ترجمه گوگل]همه لامپ ها سایه های بنفش مشابهی داشتند
[ترجمه ترگمان]همه چراغ ها با رنگ های ارغوانی مطابقت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چراغ ها با رنگ های ارغوانی مطابقت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My mum gave us his and hers matching dressing gowns for Christmas.
[ترجمه گوگل]مامانم برای کریسمس لباس های همرنگ خودش و خودش را به ما داد
[ترجمه ترگمان]مادرم لباس مخصوص خودش را برای کریسمس به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مادرم لباس مخصوص خودش را برای کریسمس به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She bought a dress and matching hat, gloves and shoes - in fact the whole ensemble.
[ترجمه گوگل]او یک لباس و کلاه هماهنگ، دستکش و کفش خرید - در واقع کل گروه
[ترجمه ترگمان]او یک لباس و یک کلاه، دستکش و کفش خرید، در واقع همه گروه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک لباس و یک کلاه، دستکش و کفش خرید، در واقع همه گروه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Matching bag and accessories provide a complete ensemble of colour coordinates.
[ترجمه گوگل]کیف و لوازم جانبی هماهنگ مجموعه کاملی از مختصات رنگ را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]تطبیق چمدان و لوازم جانبی یک مجموعه کامل از مختصات رنگی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تطبیق چمدان و لوازم جانبی یک مجموعه کامل از مختصات رنگی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She spent the morning matching up orders with invoices.
[ترجمه گوگل]او صبح را صرف تطبیق سفارشات با فاکتورها کرد
[ترجمه ترگمان]اون امروز صبح با صورتحساب های چک مطابقت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون امروز صبح با صورتحساب های چک مطابقت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The police had some difficulty in matching up the statements taken from the two witnesses.
[ترجمه گوگل]پلیس در تطبیق اظهارات گرفته شده از دو شاهد دچار مشکل شد
[ترجمه ترگمان]پلیس در تطبیق دادن اظهارات دو شاهد دچار مشکل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس در تطبیق دادن اظهارات دو شاهد دچار مشکل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. No other rock band comes even close to matching them for dynamism or style.
[ترجمه گوگل]هیچ گروه راک دیگری از نظر پویایی یا سبک حتی به آنها نزدیک نمیشود
[ترجمه ترگمان]هیچ گروه راک دیگری حتی نزدیک هم نیست تا آن ها را برای پویایی یا سبک تطبیق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ گروه راک دیگری حتی نزدیک هم نیست تا آن ها را برای پویایی یا سبک تطبیق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You can fill any holes with plugs of matching wood.
[ترجمه گوگل]می توانید هر سوراخی را با شاخه هایی از چوب همسان پر کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر سوراخ را با دو شاخه از چوب تطبیق پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر سوراخ را با دو شاخه از چوب تطبیق پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The finals of the Championship begin today, matching the United States against France.
[ترجمه گوگل]فینال مسابقات قهرمانی امروز با دیدار آمریکا مقابل فرانسه آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]فینال مسابقات قهرمانی جهان امروز، با تطبیق ایالات متحده در برابر فرانسه آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فینال مسابقات قهرمانی جهان امروز، با تطبیق ایالات متحده در برابر فرانسه آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then the penalty paid in orbit matching with Mars and Phobos would be much smaller.
[ترجمه گوگل]آنگاه جریمه ای که در مدار تطبیق با مریخ و فوبوس پرداخت می شود بسیار کوچکتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سپس جریمه ای که در تطبیق مدار مریخ با مریخ پرداخت می شود بسیار کوچک تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس جریمه ای که در تطبیق مدار مریخ با مریخ پرداخت می شود بسیار کوچک تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I've bought a ducky little suit and matching hat.
[ترجمه گوگل]من یک کت و شلوار کوچولو و کلاه همرنگ خریدم
[ترجمه ترگمان]یک کت و شلوار کوتاه و یک کلاه matching خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کت و شلوار کوتاه و یک کلاه matching خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Federal matching funds go directly to the candidates rather than to the parties.
[ترجمه گوگل]وجوه تطبیق فدرال مستقیماً به کاندیداها تعلق می گیرد تا احزاب
[ترجمه ترگمان]وجوه تطبیقی فدرال به طور مستقیم به کاندیداها منتقل می شوند تا به احزاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وجوه تطبیقی فدرال به طور مستقیم به کاندیداها منتقل می شوند تا به احزاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید