mastoid

/ˈmæstoɪd//ˈmæstoɪd/

معنی: پستان مانند، پستانی
معانی دیگر: به شکل پستان یا نوک پستان، پستان دیس، وابسته به یا نزدیک به برجستگی استخوان پس گوش، (کالبدشناسی) استخوان پس گوشی، استخوان گیجگاهی (رجوع شود به: skull)، حلمی
mastoid(n)
زایده حلمیه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to the lower portion of the bone behind the ear in humans and other vertebrates.

(2) تعریف: having the appearance or shape of a breast or nipple.
اسم ( noun )
• : تعریف: the section of the skull bone that points downward behind each ear in humans and other vertebrates.

جمله های نمونه

1. Methods: The sizes of mastoid process were measured, symmetry and sorts of 160 cases of skulls were analyzed. The data were dealt by statistics means.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: اندازه‌های ماستوئید اندازه‌گیری، تقارن و انواع 160 مورد جمجمه مورد بررسی قرار گرفت داده ها به روش آماری مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: اندازه های فرآیند mastoid اندازه گیری شدند، تقارن و انواع of مورد بررسی قرار گرفتند داده ها از طریق آمار و ابزار مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Inflammation of the mastoid process and mastoid cells.
[ترجمه گوگل]التهاب فرآیند ماستوئید و سلول های ماستوئید
[ترجمه ترگمان]التهاب در فرآیند mastoid و سلول های mastoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Plastic repair of cavity of concha, mastoid plombage, and thorough removal of pathological tissues are the keys to shorting the dry ear time after modified radical mastoidectomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ترمیم پلاستیک حفره کانکا، پلومباژ ماستوئید و برداشتن کامل بافت‌های پاتولوژیک کلید کوتاه کردن زمان خشکی گوش پس از ماستوئیدکتومی رادیکال اصلاح‌شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعمیر پلاستیک حفره concha، mastoid plombage، و حذف کامل بافت های pathological کلید to زمان گوش خشک پس از mastoidectomy رادیکال اصلاح شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Posterior belly of digastricus and its adhesion of mastoid are important marks in searching for the middle part of external carotid artery.
[ترجمه گوگل]شکم خلفی دیگاستریکوس و چسبندگی آن به ماستوئید از علائم مهم در جستجوی قسمت میانی شریان کاروتید خارجی است
[ترجمه ترگمان]شکم پشتی of و چسبندگی آن با mastoid نشانه مهمی در جستجو برای بخش میانی سرخرگ carotid خارجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: Two triangular random skin flaps mastoid area were pushed into auriculocephalic sulcus and sutured tip - to - tip.
[ترجمه گوگل]روش کار: دو فلپ پوستی تصادفی مثلثی شکل در ناحیه ماستوئید به داخل شیار اوریکولوسفالیک فشار داده شد و از نوک به نوک بخیه زده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: دو مثلث random از ناحیه mastoid به auriculocephalic sulcus و sutured - فشار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Assumes along the mastoid process outline a pre-fascia periosteum level the level" Y "the font incision, the exposed osseous external auditory meatus and the mastoid process.
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که در طول فرآیند ماستوئید، سطح پریوستئوم پیش فاسیا، سطح برش فونت، ناحیه گوش خارجی استخوانی در معرض دید و فرآیند ماستوئید را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]Assumes در طول فرآیند mastoid، طرح کلی پیش از پیوندی را در سطح برش فونت \"Y\" در سطح برش قلم، the در معرض osseous شنیداری خارجی و فرآیند mastoid قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results Mastoid process, jugular fossa, and occipital condyle were important signs.
[ترجمه گوگل]نتایج روند ماستوئید، حفره ژوگولار و کندیل اکسیپیتال از علائم مهم بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج فرآیند mastoid، fossa jugular و condyle condyle نشانه های مهمی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods: The sizes of mastoid process were measured, symmetry and sorts of 160 cases of skulls were analyzed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: اندازه‌های ماستوئید اندازه‌گیری، تقارن و انواع 160 مورد جمجمه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: اندازه های فرآیند mastoid اندازه گیری شدند، تقارن و انواع of مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If CT demonstrated, the mastoid process and the drum room implicates obviously, should carry on the drum room formation technique.
[ترجمه گوگل]اگر سی تی نشان داد، فرآیند ماستوئید و اتاق درام به وضوح دخیل هستند، باید تکنیک تشکیل اتاق درام را ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]اگر CT ثابت شود، فرآیند mastoid و برنامه طبل به طور بدیهی، باید تکنیک تشکیل اتاق طبل را اجرا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Place stem of vibrating tuning fork against client's mastoid process .
[ترجمه گوگل]ساقه چنگال تنظیم ارتعاشی را در برابر فرآیند ماستوئید مشتری قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شاخه ای از شاخه لرزان در حال ارتعاش را در مقابل فرآیند mastoid مشتری قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The plasty of cavity of auricular concha and mastoid obliteration can raise drying ear rate.
[ترجمه گوگل]پلاستی حفره گوش گوش و محو شدن ماستوئید می تواند سرعت خشک شدن گوش را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]The of of auricular و mastoid obliteration می توانند نرخ ear را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Result:The needle inserted depths from mastoid into stylomastoid foramen for males and females were
[ترجمه گوگل]نتیجه: اعماق سوزن از ماستوئید به سوراخ استایلوماستویید برای مردان و زنان وارد شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: سوزن وارد شده از mastoid به مجرای stylomastoid برای مردان و ماده ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To manage the back wall defect of external acoustic canal and opened mastoid cavity which was remained from radical mastoidectomy .
[ترجمه گوگل]هدف: درمان نقص دیواره پشتی کانال آکوستیک خارجی و حفره ماستوئید باز باقیمانده از ماستوئیدکتومی رادیکال
[ترجمه ترگمان]هدف: مدیریت نقص دیوار پشتی کانال آکوستیک خارجی و ایجاد حفره mastoid که از mastoidectomy رادیکال باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The line between lateral semicircular canals and crista of digastric muscle is the mark of mastoid segment.
[ترجمه گوگل]خط بین کانال های نیم دایره ای جانبی و کریستا عضله دیگاستریک علامت بخش ماستوئید است
[ترجمه ترگمان]خط میان مجاری جانبی نیم دایره و crista ماهیچه digastric نشانه بخش mastoid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods NLA was carried out in 972 cases, including direct laryngoscopic operation in 574 patients, esophageal surgery in 143 patients, middle ear- mastoid operation in 255 patients.
[ترجمه گوگل]روش‌ها NLA در 972 مورد انجام شد که شامل عمل لارنگوسکوپی مستقیم در 574 بیمار، جراحی مری در 143 بیمار، عمل ماستوئید میانی در 255 بیمار بود
[ترجمه ترگمان]روش های انجام ان در ۹۷۲ مورد از جمله عملیات مستقیم laryngoscopic در ۵۷۴ بیمار، جراحی esophageal در ۱۴۳ بیمار، عملیات گوش میانی در ۲۵۵ بیمار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پستان مانند (صفت)
bosomy, mastoid

پستانی (صفت)
mastoid

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a breast; of the mastoid process; of or pertaining to the mastoid process of the temporal bone (anatomy)
nipple-like projection; mastoid process of the temporal bone (anatomy)

پیشنهاد کاربران

در پزشکی یک زائده زیرجلدی است که در ناحیه خلفی خارجی استخوان گیجگاهی است. این زائده در پشت گوش قابل لمس می باشد.

بپرس