mastitis

/mæˈstaɪtɪs//mæˈstaɪtɪs/

معنی: ورم پستان، اماس غدههای پستان
معانی دیگر: (پزشکی - دامپزشکی) آماس پستان، پستان افروختگی، طب ورم پستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: mastitic (adj.)
• : تعریف: an inflammation of the breast or udder.

جمله های نمونه

1. Geneticists estimated that had they not selected for mastitis resistance the national incidence would have increased by 5% over that period.
[ترجمه گوگل]متخصصان ژنتیک تخمین زدند که اگر برای مقاومت به ورم پستان انتخاب نمی‌شدند، بروز ملی در آن دوره 5 درصد افزایش می‌یافت
[ترجمه ترگمان]geneticists برآورد کرد که اگر برای مقاومت در برابر ورم پستان انتخاب نشده باشند، میزان شیوع ملی در طی این دوره ۵ درصد افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These records showed that there were occasional mastitis, lameness and infertility problems which were the main factors in reducing milk production.
[ترجمه گوگل]این سوابق نشان داد که گهگاه مشکلات ورم پستان، لنگش و ناباروری وجود داشت که از عوامل اصلی کاهش تولید شیر بودند
[ترجمه ترگمان]این اسناد نشان دادند که ورم پستان، lameness و مشکلات ناباروری وجود دارد که عوامل اصلی کاهش تولید شیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The main problem areas were mastitis control, lameness and infertility - not an unknown combination in Britain.
[ترجمه گوگل]مناطق مشکل اصلی کنترل ورم پستان، لنگش و ناباروری بودند - این ترکیب ناشناخته در بریتانیا نیست
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی این است که کنترل ورم پستان، لنگی پا، و infertility وجود داشته باشد - نه یک ترکیب ناشناخته در بریتانیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has also been shown to increase mastitis and lameness and lower general condition.
[ترجمه گوگل]همچنین نشان داده شده است که ورم پستان و لنگش را افزایش می دهد و وضعیت عمومی را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان داده شده است که ورم پستان و لنگی پا و شرایط عمومی پایین را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One sign of mastitis is cracked skin on the teats.
[ترجمه گوگل]یکی از نشانه های ورم پستان ترک خوردن پوست سرپستانک ها است
[ترجمه ترگمان]یک نشانه از \"ورم پستان\"، پوست ترک بر روی نوک پستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lesions consist of necrotic placentitis and interstitial mastitis in pregnant cows, and fibrinous pleuritis with interstitial pneumonia in aborted fetuses and newborn calves.
[ترجمه گوگل]ضایعات شامل جفت نکروز و ورم پستان بینابینی در گاوهای باردار و پلوریت فیبرینی همراه با پنومونی بینابینی در جنین های سقط شده و گوساله های تازه متولد شده است
[ترجمه ترگمان]lesions شامل of placentitis و گسترش ورم پستان در گاوه ای باردار، و fibrinous pleuritis با ذات الریه میانی در جنین های سقط شده و گوساله ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thereintomilch cow mastitis and atony of forestomachs are the two important diseases.
[ترجمه گوگل]ورم پستان شیری گاوی و آتونی پیش معده دو بیماری مهم هستند
[ترجمه ترگمان]ورم پستان گاوی Thereintomilch و atony of دو بیماری مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Abortion, mastitis, and chronic deformities of the feet are common.
[ترجمه گوگل]سقط جنین، ورم پستان و بدشکلی های مزمن پا شایع هستند
[ترجمه ترگمان]ورم پستان، ورم پستان، و deformities مزمن پاها رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is effective to treat cow mastitis, infectious coryza and endometritis, and is frequently added into feeds for the prevention or treatments of animal diseases.
[ترجمه گوگل]برای درمان ورم پستان گاوی، کوریزای عفونی و اندومتریت موثر است و اغلب برای پیشگیری یا درمان بیماری های دامی به خوراک اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]درمان ورم پستان گاو، coryza عفونی و endometritis موثر است و اغلب به تغذیه برای پیش گیری یا درمان بیماری های حیوانی اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Teat injury injuries can also cause mastitis, so be careful during milking.
[ترجمه گوگل]صدمات ناشی از آسیب نوک پستان نیز می تواند باعث ورم پستان شود، بنابراین در هنگام شیردوشی مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]جراحات ناشی از جراحت نیز می تواند باعث ورم پستان نیز شود، پس در حین دوشیدن شیر، مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A month later, his wife got mastitis and could not continue to breast-feed.
[ترجمه گوگل]یک ماه بعد، همسرش به ورم پستان مبتلا شد و نتوانست به شیردهی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]یک ماه بعد، همسرش دچار ورم پستان شد و نتوانست به شیردهی ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Teat injuries can also cause mastitis, so be careful during milking.
[ترجمه گوگل]آسیب های نوک پستان نیز می تواند باعث ورم پستان شود، بنابراین در هنگام شیردوشی مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]جراحات سطحی نیز می تواند باعث ورم پستان نیز شود، پس در هنگام دوشیدن شیر، مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This product helps in curing mastitis, lobular hyperplasia and tumors, and also helps in plumping your breasts, along with benefitting your cardiovascular system and heart.
[ترجمه گوگل]این محصول به درمان ورم پستان، هیپرپلازی لوبولار و تومورها کمک می‌کند و همچنین به حجیم شدن سینه‌ها کمک می‌کند و به سیستم قلبی عروقی و قلب شما کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]این محصول به درمان ورم پستان، lobular hyperplasia و تومور کمک می کند و همچنین به افزایش دادن پستان شما کمک می کند، همراه با استفاده از سیستم قلبی عروقی و قلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teat injuries also cause mastitis, so be careful during milking.
[ترجمه گوگل]صدمات نوک پستان نیز باعث ورم پستان می شود، پس در هنگام شیردوشی مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]جراحات ناشی از ورم پستان همچنین باعث ورم پستان می شود، پس در هنگام دوشیدن شیر، مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورم پستان (اسم)
mastitis

اماس غده های پستان (اسم)
mastitis

تخصصی

[علوم دامی] ورم پستان

انگلیسی به انگلیسی

• infection of the breasts or udder

پیشنهاد کاربران

✅ماستیت ( عفونت پستان ) : التهاب و عفونت پستان ، معمولاً در خانم هایی که تازه وضع حمل کرده اند. این عارضه حدوداً در 1% زنان پس از اولین زایمان بروز کرده و در خانم هایی که به کودک خود شیر میدهند شایع تر است .

بپرس