masterful

/ˈmæstərfəl//ˈmɑːstəfəl/

معنی: با استادی
معانی دیگر: سلطه گرا، رئیس ماب، رئیس مابانه، ارباب مانند، استاد، استادانه، ماهر(انه)، چیره دست(انه)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: masterfully (adv.), masterfulness (n.)
• : تعریف: showing expert skill or mastery; authoritative.
مترادف: accomplished, adept, authoritative, consummate, expert, imperious, masterly
متضاد: amateurish, inept, weak
مشابه: able, adroit, commanding, dictatorial, domineering, master, peremptory, polished, practiced, proficient, skilled, skillful

جمله های نمونه

1. a masterful orchestra conductor
رهبر ارکستر پر تحکم

2. a masterful performance
یک اجرای هنری استادانه

3. The violinist gave a masterful performance.
[ترجمه گوگل]نوازنده ویولن اجرای استادانه ای ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]ویولن نواز عملکرد خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Klein handled the situation in a masterful way.
[ترجمه گوگل]کلاین موقعیت را به شیوه ای استادانه اداره کرد
[ترجمه ترگمان]کلین وضعیت را به طرز masterful اداره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has a deep, masterful voice.
[ترجمه گوگل]او صدایی عمیق و استادانه دارد
[ترجمه ترگمان]او صدای بمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Big, successful moves need bold, masterful managers.
[ترجمه گوگل]حرکات بزرگ و موفق نیاز به مدیران جسور و ماهر دارند
[ترجمه ترگمان]قدم های بزرگ و موفقیت آمیز به مدیران جسورانه و masterful نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was also a masterful legislative tactician.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تاکتیک نویس ماهر بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک tactician legislative بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sir Humphrey's closing speech was masterful.
[ترجمه گوگل]سخنرانی پایانی سر همفری استادانه بود
[ترجمه ترگمان]نطق closing سر فری به نحو احسن انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rembrandt is famous for his masterful contrast of light and darkness.
[ترجمه گوگل]رامبراند به خاطر تضاد استادانه اش بین نور و تاریکی مشهور است
[ترجمه ترگمان]رامبران به خاطر تضاد masterful نور و تاریکی شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He gives us a cornucopia of masterful species portraits and by far the best general reference on natural history.
[ترجمه گوگل]او نمونه‌ای از پرتره‌های ماهرانه گونه‌ها و بهترین مرجع کلی در تاریخ طبیعی را به ما می‌دهد
[ترجمه ترگمان]او به ما یک cornucopia از تک چهره برجسته می دهد و تا به حال بهترین مرجع کلی در مورد تاریخ طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rufus's masterful power had, in practice, very severe limitations: but he did not forget an injury.
[ترجمه گوگل]قدرت استادانه روفوس در عمل محدودیت های بسیار شدیدی داشت: اما او یک مصدومیت را فراموش نکرد
[ترجمه ترگمان]قدرت masterful روفوس، در عمل، محدودیت های بسیار شدیدی داشت: اما او یک جراحت را فراموش نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Reagan White House was masterful at this kind of effort.
[ترجمه گوگل]کاخ سفید ریگان در این نوع تلاش استاد بود
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید ریگان در این نوع تلاش masterful بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His technique shows a masterful grasp of the conventions of the philosophic dialogue perfected by Plato.
[ترجمه گوگل]تکنیک او درک استادانه ای از قراردادهای گفتگوی فلسفی را نشان می دهد که توسط افلاطون کامل شده است
[ترجمه ترگمان]این روش، درک masterful از قواعد گفتمان فیلسوفانه را که توسط افلاطون تکمیل شده بود، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So in a masterful fashion he deprived mankind of the gift of fire.
[ترجمه گوگل]بنابراین او به شیوه ای استادانه بشر را از هدیه آتش محروم کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در یک شیوه ماهرانه، بشریت را از موهبت آتش محروم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

با استادی (صفت)
masterful

انگلیسی به انگلیسی

• in command, dominant; given to mastering; skilled (about a person)
someone who is masterful behaves in a way which shows that they can control people or situations.

پیشنهاد کاربران

استادانه - ماهرانه
. . .
I recently watched the movie “Parasite” for the first time and was absolutely blown away by it. It’s a Korean film that won the Palme d’Or at Cannes and the Best Picture Oscar, so I had very high expectations going in. But it still managed to surprise me with its sharp social commentary, dark humor, and masterful storytelling
...
[مشاهده متن کامل]

تنومند
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : master
✅️ اسم ( noun ) : master / mastery
✅️ صفت ( adjective ) : master / masterful / masterly
✅️ قید ( adverb ) : masterfully
کاملا مسلط
استادانه

بپرس