1. a masterful orchestra conductor
رهبر ارکستر پر تحکم
2. a masterful performance
یک اجرای هنری استادانه
3. The violinist gave a masterful performance.
[ترجمه گوگل]نوازنده ویولن اجرای استادانه ای ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]ویولن نواز عملکرد خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Klein handled the situation in a masterful way.
[ترجمه گوگل]کلاین موقعیت را به شیوه ای استادانه اداره کرد
[ترجمه ترگمان]کلین وضعیت را به طرز masterful اداره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has a deep, masterful voice.
6. Big, successful moves need bold, masterful managers.
[ترجمه گوگل]حرکات بزرگ و موفق نیاز به مدیران جسور و ماهر دارند
[ترجمه ترگمان]قدم های بزرگ و موفقیت آمیز به مدیران جسورانه و masterful نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was also a masterful legislative tactician.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تاکتیک نویس ماهر بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک tactician legislative بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sir Humphrey's closing speech was masterful.
[ترجمه گوگل]سخنرانی پایانی سر همفری استادانه بود
[ترجمه ترگمان]نطق closing سر فری به نحو احسن انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rembrandt is famous for his masterful contrast of light and darkness.
[ترجمه گوگل]رامبراند به خاطر تضاد استادانه اش بین نور و تاریکی مشهور است
[ترجمه ترگمان]رامبران به خاطر تضاد masterful نور و تاریکی شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gives us a cornucopia of masterful species portraits and by far the best general reference on natural history.
[ترجمه گوگل]او نمونهای از پرترههای ماهرانه گونهها و بهترین مرجع کلی در تاریخ طبیعی را به ما میدهد
[ترجمه ترگمان]او به ما یک cornucopia از تک چهره برجسته می دهد و تا به حال بهترین مرجع کلی در مورد تاریخ طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rufus's masterful power had, in practice, very severe limitations: but he did not forget an injury.
[ترجمه گوگل]قدرت استادانه روفوس در عمل محدودیت های بسیار شدیدی داشت: اما او یک مصدومیت را فراموش نکرد
[ترجمه ترگمان]قدرت masterful روفوس، در عمل، محدودیت های بسیار شدیدی داشت: اما او یک جراحت را فراموش نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Reagan White House was masterful at this kind of effort.
[ترجمه گوگل]کاخ سفید ریگان در این نوع تلاش استاد بود
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید ریگان در این نوع تلاش masterful بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His technique shows a masterful grasp of the conventions of the philosophic dialogue perfected by Plato.
[ترجمه گوگل]تکنیک او درک استادانه ای از قراردادهای گفتگوی فلسفی را نشان می دهد که توسط افلاطون کامل شده است
[ترجمه ترگمان]این روش، درک masterful از قواعد گفتمان فیلسوفانه را که توسط افلاطون تکمیل شده بود، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So in a masterful fashion he deprived mankind of the gift of fire.
[ترجمه گوگل]بنابراین او به شیوه ای استادانه بشر را از هدیه آتش محروم کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در یک شیوه ماهرانه، بشریت را از موهبت آتش محروم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید