master key

/ˈmæstərˈkiː//ˈmɑːstəkiː/

معنی: قاعده کلی، شاه کلید، کلید چندین قفل
معانی دیگر: شاه کلید (که همه ی قفل های یک محل بخصوص را باز می کند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a key that will open all the locks in a given set, though the keys to these locks are not alike.

جمله های نمونه

1. Love is the master key that opens the gates of happiness.
[ترجمه 🌠MM93🌠] عشق شاه کلیدی است که دروازه های سعادت را می گشاید.
|
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی است که دروازه های خوشبختی را باز می کند
[ترجمه ترگمان]عشق کلید اصلی است که دروازه های سعادت را می گشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Love is a master key which opens the gate of happiness.
[ترجمه 🌠MM93🌠] عشق شاه کلیدی است که دروازه سعادت را می گشاید.
|
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی است که دروازه خوشبختی را باز می کند
[ترجمه ترگمان]عشق کلیدی است که دروازه سعادت را می گشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The master key both advances the stage and records the total number of points counted.
[ترجمه گوگل]کلید اصلی هم مرحله را جلو می برد و هم تعداد کل امتیازهای شمارش شده را ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]کلید اصلی هر دو در مرحله پیشرفت قرار می گیرد و تعداد کل نقاط شمارش شده را ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I went for help but the porter's master key also failed.
[ترجمه گوگل]برای کمک رفتم اما کلید اصلی باربر نیز از کار افتاد
[ترجمه ترگمان]من برای کمک رفتم، اما کلید صاحبش نیز شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Love is the master key which opens the gate of happiness.
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی است که دروازه خوشبختی را باز می کند
[ترجمه ترگمان]عشق کلیدی است که دروازه سعادت را می گشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The thief must have used a master key to open the safe.
[ترجمه گوگل]دزد باید از کلید اصلی برای باز کردن گاوصندوق استفاده کرده باشد
[ترجمه ترگمان]دزد باید از یه کلید برای باز کردن گاوصندوق استفاده کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Work is the master key that opens the door to all opportunities.
[ترجمه گوگل]کار کلید اصلی است که در را به روی همه فرصت ها باز می کند
[ترجمه ترگمان]کار کلید اصلی است که درها را به روی همه فرصت ها باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Love is tha master key which opens the gates of happiness.
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی است که دروازه های خوشبختی را باز می کند
[ترجمه ترگمان]عشق کلید اصلی است که دروازه های سعادت را می گشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Master key for emergency unlocking and changing.
[ترجمه گوگل]کلید اصلی برای باز کردن و تغییر اضطراری
[ترجمه ترگمان] کلیدی برای قفل کردن و تغییر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thief ought to HAs employ a master key to open the safe.
[ترجمه گوگل]دزد باید از یک کلید اصلی برای باز کردن گاوصندوق استفاده کند
[ترجمه ترگمان]دزد باید کلیدی برای باز کردن گاو صندوق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Love is t the master key to a Dating happy family.
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی یک خانواده شاد در قرار ملاقات است
[ترجمه ترگمان]عشق کلید قرار گذاشتن با خانواده خوشبخت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Practicing liberty how to be available is the master key to apprehend Kantian ethics.
[ترجمه گوگل]تمرین آزادی نحوه در دسترس بودن، کلید اصلی درک اخلاق کانتی است
[ترجمه ترگمان]آموزش دادن به این که چگونه در دسترس باشیم، کلید اصلی بازداشت اخلاق کانتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Love is tne master key which opens the gate of happiness.
[ترجمه گوگل]عشق کلید اصلی است که دروازه خوشبختی را باز می کند
[ترجمه ترگمان]عشق کلیدی است که دروازه سعادت را می گشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Safe in her own hallway, Miss Worthington bolted the front door, turned the master key.
[ترجمه گوگل]دوشیزه ورتینگتون در راهروی خودش، در خانه را پیچ کرد و کلید اصلی را چرخاند
[ترجمه ترگمان]در امن و امان در راهرو خودش، دوشیزه Worthington در جلو را بست و کلید را چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قاعده کلی (اسم)
principle, maxim, axiom, master key

شاه کلید (اسم)
master key, skeleton key

کلید چندین قفل (اسم)
master key

تخصصی

[برق و الکترونیک] کلید اصلی

انگلیسی به انگلیسی

• key which can open all locks; (computers) key which has the highest authorization on a system
a master key is a key that can be used to open any of a particular set of locks, each of which is normally opened by its own individual key.
key which can open all locks; (computers) key which has the highest authorization on a system

پیشنهاد کاربران

شاه کلید
شاه کلید
◀️ A key that opens every lock is a master key. A lock that is opened by any key is useless
master key ( رمزشناسی )
واژه مصوب: شاه کلید
تعریف: کلیدی رمزنگاشتی که کاربرد اصلی آن محافظت یا تولید کلیدهای دیگر است
Love is the key to open the gate of habbiness

بپرس