دیکشنری
مترجم
بپرس
massicot
/ˈmæsʌˌkɑːt/
/ˈmæsɪkɒt/
معنی
: سرب، کشته سرب، پروتوکسید زرد
معانی دیگر
: (از ریشه ی عربی) مردارسنگ (مونواکسید سرب: pbo)
دنبال کنید
مترادف ها
سرب
(اسم)
lead, plumbum, massicot, serbian
کشته سرب
(اسم)
massicot
پروتوکسید زرد
(اسم)
massicot
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها