masseter


(کالبد شناسی) ماهیچه ی جویدن، عضله ی فک، عضله ی ماضغه، ماهیچه مخصوص جویدن، عضله مضغ

جمله های نمونه

1. Botulinum toxin was injected into the masseter muscle and temporal muscle in the experimental group.
[ترجمه گوگل]سم بوتولینوم به عضله ماستر و عضله تمپورال در گروه آزمایش تزریق شد
[ترجمه ترگمان]سم botulinum به ماهیچه masseter و ماهیچه زمانی در گروه آزمایش تزریق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The animal model of selectively denervated masseter had been successfully set up for the first time.
[ترجمه گوگل]مدل حیوانی دستگاه عصب کش انتخابی برای اولین بار با موفقیت راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]مدل حیوانی of denervated به طور انتخابی برای اولین بار با موفقیت راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The histological changes of the masseter, temporal and lateral pterygoid muscles were observed.
[ترجمه گوگل]تغییرات بافتی ماهیچه های ماستر، تمپورال و لترال pterygoid مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]تغییرات بافت شناختی ماهیچه های masseter، زمانی و جانبی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assuming only authentic masseter muscle hypertrophy, you can get rid of the masseter muscle surgery.
[ترجمه گوگل]با فرض اینکه فقط هیپرتروفی عضله ماستر معتبر باشد، می توانید از شر جراحی عضله ماستر خلاص شوید
[ترجمه ترگمان]با فرض اینکه فقط بافت عضلانی masseter رشد کنه میتونی از دست جراحی ماهیچه masseter خلاص بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sub-branches of the masseteric artery and branches anastomosed each other after they entered into the masseter and a rich vascular network was formed in masseter.
[ترجمه گوگل]شاخه‌های فرعی شریان و شاخه‌های ماسه‌تریک پس از ورود به ماستر، یکدیگر را آناستوموز کردند و یک شبکه عروقی غنی در ماسه‌تر تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]شاخه های فرعی شریان masseteric بعد از وارد شدن به داخل masseter و یک شبکه آوندی غنی در masseter به یکدیگر متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During the different mandibular positions, the masseter muscle size of adult with high-angle facial skeletal type were always smaller than these of the high-angle group. ii.
[ترجمه گوگل]در طول پوزیشن‌های مختلف فک پایین، اندازه ماهیچه‌های ماستر بزرگسالان با نوع اسکلتی صورت با زاویه بالا همیشه کوچک‌تر از گروه با زاویه بالا بود ii
[ترجمه ترگمان]در طول موقعیت های مختلف mandibular، اندازه ماهیچه masseter بالغ با نوع اسکلتی زاویه بالا همیشه کوچک تر از این گروه با زاویه بالا بود دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the process of masseter muscle reattachment to the cortical and cancellous bone of the mandible.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روند اتصال مجدد عضله ماستر به استخوان قشر و اسفنجی فک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد فرآیند ماهیچه masseter به استخوان قشری و اسفنجی از فک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It demonstrated that atrophy of masseter muscle altered the craniofacial growth and development.
[ترجمه گوگل]این نشان داد که آتروفی عضله ماستر رشد و تکامل جمجمه صورت را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]نشان داد که لاغر شدن ماهیچه masseter رشد و رشد craniofacial را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The blood supply of the masseter is mainly masseteric branches of neighbouring arteries.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری منبع خون ماستر عمدتاً از شاخه های ماستریک شریان های مجاور است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تامین خون of عمدتا masseteric شاخه از شریان های همسایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The masseter muscle is one of the most sensitive muscles, and trismus is one of the earliest symptoms.
[ترجمه گوگل]عضله ماستر یکی از حساس ترین عضلات است و تریسموس یکی از اولین علائم آن است
[ترجمه ترگمان]ماهیچه masseter یکی از the ماهیچه ها است و trismus یکی از قدیمی ترین علائم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bilateral symmetry of denture, masseter muscle, TMJ and jaw movement.
[ترجمه گوگل]تقارن دو طرفه پروتز، عضله ماستر، TMJ و حرکت فک
[ترجمه ترگمان]تقارن دو جانبه of، ماهیچه masseter، TMJ و فک را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results The nutrient arteries of the masseter originated from masseteric artery and masseteric branches of adjacent arteries.
[ترجمه گوگل]ResultsThe شریان های مغذی ماستر از شریان ماستریک و شاخه های ماستریک شریان های مجاور منشاء می گیرند
[ترجمه ترگمان]نتایج شریان های مواد غذایی of از سرخرگ masseteric و masseteric شریان های مجاور نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To study the electromyographic activity of masseter muscle and anterior temporal muscle in response to treatment with headgearactivator combination.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه فعالیت الکترومیوگرافی عضله ماستر و عضله تمپورال قدامی در پاسخ به درمان با ترکیب فعال کننده سر
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه فعالیت electromyographic ماهیچه masseter و ماهیچه گیجگاهی میانی در واکنش به درمان با ترکیب headgearactivator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Facial nerve was divided into three segments (parotid gland, masseter and cheek)after leaving skull from stylomastoid foramen.
[ترجمه گوگل]عصب صورت پس از خروج از جمجمه از سوراخ استیلوماستوئید به سه بخش (غده پاروتید، ماستر و گونه) تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]عصب صورت به سه بخش (غده parotid، masseter و گونه)پس از ترک جمجمه از مجرای stylomastoid تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To establish the three-dimensional finite element model of zygomatic complex with masseter forces.
[ترجمه گوگل]هدف ایجاد مدل اجزای محدود سه بعدی مجتمع زیگوماتیک با نیروهای جرمگیر
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد مدل آلمان محدود سه بعدی با نیروهای masseter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short muscle which assists in closing the jaws by raising the mandible or lower jaw (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس