پوره سیب زمینی ( سیب زمینی پخته شده و له شده )
She served the roast chicken with mashed potatoes and gravy.
رقصی از دهه 1960 ( با حرکات کوبشی پا )
They danced the mashed potatoes at the party.
... [مشاهده متن کامل]
له شده/کوبیده شده ( هر چیز له شده و نرم، غیررسمی )
His face was mashed potatoes after the fight.
رقصی از دهه 1960 ( با حرکات کوبشی پا )
... [مشاهده متن کامل]
له شده/کوبیده شده ( هر چیز له شده و نرم، غیررسمی )
۱. عمل آمیزش جنسی زمانی که هر دو طرف به شدت مست هستند و فقط اندام تناسلی خود را به یکدیگر مالش داده و میکوبند.
۲. پوره سیب زمینی؛ غذایی که از سیب زمینی پخته له شده کره، ادویه و سبزیجات معطر درست میشود.
۲. پوره سیب زمینی؛ غذایی که از سیب زمینی پخته له شده کره، ادویه و سبزیجات معطر درست میشود.
پوره سیب زمینی یا له شده سیب زمینی
معنی فارسی= پوره سیب زمینی