marxist

جمله های نمونه

1. The film retells the famous legend with a Marxist spin.
[ترجمه گوگل]این فیلم افسانه معروف را با چرخشی مارکسیستی بازگو می کند
[ترجمه ترگمان]این فیلم افسانه مشهور را با چرخش مارکسیست شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He writes from a Marxist perspective.
[ترجمه گوگل]او از دیدگاه مارکسیستی می نویسد
[ترجمه ترگمان]او از دیدگاه مارکسیستی می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The party had a Marxist ideology.
[ترجمه گوگل]حزب ایدئولوژی مارکسیستی داشت
[ترجمه ترگمان]حزب دارای ایدئولوژی مارکسیست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new vicar's a Marxist that'll set the cat among the pigeons!
[ترجمه گوگل]نایب جدید یک مارکسیست است که گربه را در میان کبوترها قرار می دهد!
[ترجمه ترگمان]یک مارکسیست جدید یک مارکسیست است که گربه را بین کبوترها می گذارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She always takes a Marxist line.
[ترجمه گوگل]او همیشه یک خط مارکسیستی دارد
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک خط مارکسیست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We stayed up discussing the finer points of Marxist theory.
[ترجمه گوگل]ما به بحث در مورد نکات ظریف تئوری مارکسیستی ادامه دادیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال بحث در مورد نکات ظریف نظریه مارکسیستی بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This revisionist thesis departs even further from Marxist assertions.
[ترجمه گوگل]این تز تجدیدنظر طلبانه حتی از ادعاهای مارکسیستی فاصله می گیرد
[ترجمه ترگمان]این thesis revisionist حتی بیشتر از اظهارات مارکسیستی دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He applies the Marxist world view dogmatically to all social phenomena.
[ترجمه گوگل]او جهان بینی مارکسیستی را به طور جزمی در مورد همه پدیده های اجتماعی به کار می برد
[ترجمه ترگمان]او نگرش جهان مارکسیست را به طور جزم در همه پدیده های اجتماعی اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By 1930 he had abandoned his Marxist principles.
[ترجمه گوگل]در سال 1930 او اصول مارکسیستی خود را کنار گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۰ او اصول مارکسیست خود را رها کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He avowed his commitment to Marxist ideals.
[ترجمه گوگل]او تعهد خود را به آرمان های مارکسیستی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]او تعهد خود را نسبت به آرمان های مارکسیستی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Salvador Samayoa was a leader of the Marxist insurgency seeking to defeat the army.
[ترجمه گوگل]سالوادور سامایوآ یکی از رهبران شورش مارکسیستی بود که به دنبال شکست ارتش بود
[ترجمه ترگمان]سالوادور Samayoa یکی از رهبران شورش مارکسیستی بود که به دنبال شکست ارتش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Elsewhere, Thompson relates Marxist thinking to what he called industrial syndicalism and describes as one of the great themes of Owenism.
[ترجمه گوگل]در جای دیگر، تامپسون تفکر مارکسیستی را به آنچه سندیکالیسم صنعتی می‌خواند مرتبط می‌کند و آن را یکی از موضوعات بزرگ اوونیسم توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، تامسون در رابطه با آنچه که he صنعتی نامیده و به عنوان یکی از موضوعات بزرگ of توصیف می کند، مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is also true, however, that the Marxist tradition is responsible for some of the difficulties described above as well.
[ترجمه گوگل]با این حال، این نیز درست است که سنت مارکسیستی مسئول برخی از مشکلاتی است که در بالا توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این نیز درست است که سنت مارکسیستی مسئول برخی از مشکلاتی است که در بالا شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was an issue that sharply divided the Marxist Left.
[ترجمه گوگل]این موضوعی بود که به شدت چپ مارکسیست را از هم جدا کرد
[ترجمه ترگمان]این مساله ای بود که به سرعت مارکسیستی \"چپ\" را تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• follower of marxism, one who supports the socialist theories of karl marx
of the doctrines of karl marx, pertaining to the marxist doctrines advocating a socialistic and communistic approach to politics and economics
something that is marxist is based on or relates to marxism.
a marxist is a person who believes in the philosophy of marxism.

پیشنهاد کاربران

1. مارکسیست 2. مارکسیستی
مثال:
broadly Marxist in orientation
عمدتا در گرایش مارکسیست
مارکس گرا
مارکسیستی_ مارکس گرا

بپرس