اسم ( noun )
• : تعریف: a thing, person, or event that causes awe, admiration, or amazement.
• مترادف: miracle, phenomenon, prodigy, wonder, wonderwork
• مشابه: nonesuch, sensation, sight, spectacle, stunner
• مترادف: miracle, phenomenon, prodigy, wonder, wonderwork
• مشابه: nonesuch, sensation, sight, spectacle, stunner
- The Brooklyn Bridge was an engineering marvel of the time.
[ترجمه گوگل] پل بروکلین یک شگفتی مهندسی آن زمان بود
[ترجمه ترگمان] پل بروکلین یکی از عجایب مهندسی زمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پل بروکلین یکی از عجایب مهندسی زمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He is a marvel of stamina.
[ترجمه نیما] مقاومت او تحسین برانگیز است|
[ترجمه گوگل] او شگفت انگیز استقامت است[ترجمه ترگمان] او از بنیه قوی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: marvels, marveling, marveled
حالات: marvels, marveling, marveled
• : تعریف: to be filled with awe or amazement at (usu. fol. by a clause).
• مترادف: wonder
• مترادف: wonder
- I marvel that you escaped alive.
[ترجمه گوگل] تعجب می کنم که زنده فرار کردی
[ترجمه ترگمان] من از اینکه تو زنده فرار کردی تعجب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من از اینکه تو زنده فرار کردی تعجب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be filled with awe or amazement.
• مترادف: wonder
• مشابه: gape, gawk, goggle
• مترادف: wonder
• مشابه: gape, gawk, goggle
- The audience marveled at the magician's tricks.
[ترجمه گوگل] تماشاگران از حقه های شعبده باز شگفت زده شدند
[ترجمه ترگمان] حضار از حقه های جادوگری تعجب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حضار از حقه های جادوگری تعجب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید