martial art

/ˈmɑːrʃəlˈɑːrt//ˈmɑːʃəlɑːt/

(معمولا جمع) ورزش های رزمی، هنرهای رزمی (مانند کاراته)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) any of various systems of self-defense, such as judo and karate, that originated in the Orient.

جمله های نمونه

1. Every so often, a new martial art arrives from the East.
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار یک هنر رزمی جدید از شرق می آید
[ترجمه ترگمان]هر از گاهی یک هنر رزمی جدید از شرق می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chi Kung is the martial art of developing positive energy through meditation and physical exertion.
[ترجمه گوگل]چی کونگ هنر رزمی پرورش انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و فعالیت بدنی است
[ترجمه ترگمان]چی کونگ فو هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و تلاش فیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beginning a martial art such as kungfu has many pitfalls. Each individual experiences his own problems.
[ترجمه گوگل]شروع یک هنر رزمی مانند کونگ فو مشکلات زیادی دارد هر فردی مشکلات خود را تجربه می کند
[ترجمه ترگمان]شروع یک هنر رزمی از قبیل kungfu مشکلات زیادی دارد هر فرد مشکلات خودش را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unusually, the martial art of kali teaches the use of weapons first and empty-handed techniques last.
[ترجمه گوگل]به طور غیر معمول، هنر رزمی کالی استفاده از سلاح را در ابتدا و در آخر تکنیک های دست خالی را آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]به طور غیر معمولی، هنر رزمی of استفاده از تکنیک های ابتدایی و دست خالی را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Karate is a martial art that incorporates kicking, striking, and punching techniques.
[ترجمه گوگل]کاراته یک هنر رزمی است که شامل تکنیک های لگد زدن، ضربه زدن و مشت زدن است
[ترجمه ترگمان]کاراته یک هنر رزمی است که به تکنیک های ضربه زدن، ضربه زدن و ضربه زدن می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Teachers of martial art are shouldering the sacred task of and developing it in and universities.
[ترجمه گوگل]معلمان هنر رزمی وظیفه مقدس و توسعه آن را در دانشگاه ها بر عهده دارند
[ترجمه ترگمان]معلمان هنرهای رزمی وظیفه مقدس خود را به دوش می گیرند و آن را در دانشگاه ها و دانشگاه ها توسعه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From all accounts, he devoted himself to the martial art, attracted by both its physical demands and its contemplative philosophical core.
[ترجمه گوگل]از همه نظر، او خود را وقف هنر رزمی کرد، که هم خواسته‌های بدنی و هم هسته فلسفی متفکرانه‌اش را جذب می‌کرد
[ترجمه ترگمان]از همه حساب ها، او خود را وقف هنر رزمی کرد که هم خواسته های فیزیکی و هم هسته فلسفی متفکر آن را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a traditional sport, martial art has been favored by sports leisure groups.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ورزش سنتی، هنرهای رزمی مورد توجه گروه های تفریحی ورزشی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]هنر رزمی به عنوان یک ورزش سنتی مورد توجه گروه های تفریحی ورزشی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kerala's martial art form, Kalari Payattu, is very similar to Karate.
[ترجمه گوگل]هنر رزمی کرالا، Kalari Payattu، بسیار شبیه به کاراته است
[ترجمه ترگمان]فرم هنر رزمی کر الا، به نام Kalari Payattu، بسیار شبیه به کاراته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Judo is a modern Japanese martial art that originated in Japan.
[ترجمه گوگل]جودو یک هنر رزمی مدرن ژاپنی است که منشا آن ژاپن است
[ترجمه ترگمان]جودو یک هنر رزمی مدرن ژاپنی است که در ژاپن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tae Kwon Do or Taekwondo, Korean martial art, known for its dramatic flying and spinning kicks.
[ترجمه گوگل]تائه کواندو یا تکواندو، هنر رزمی کره ای، که به خاطر ضربات دراماتیک پرواز و چرخشی اش معروف است
[ترجمه ترگمان]تکواندو تکواندو، تکواندو، هنر رزمی کره ای، که به خاطر پرواز نمایشی و spinning خود مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. External Story of Martial Art Circles with greatest breakthrough appeared on television in 2005 and broke the aesthetic limitation brought up by dialect situation comedy.
[ترجمه گوگل]داستان بیرونی محافل هنر رزمی با بیشترین پیشرفت در تلویزیون در سال 2005 ظاهر شد و محدودیت زیبایی شناختی را که توسط کمدی موقعیت گویش ایجاد شده بود شکست
[ترجمه ترگمان]داستان خارجی دایره هنرهای رزمی با بیش ترین پیشرفت در تلویزیون در سال ۲۰۰۵ ظاهر شد و محدودیت زیبایی شناسی ایجاد شده توسط کمدی موقعیت لهجه را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What was the name of the martial art website you mentioned earlier?
[ترجمه گوگل]اسم وب سایت هنرهای رزمی که قبلا ذکر کردید چی بود؟
[ترجمه ترگمان]نام وب سایت هنری نظامی که قبلا ذکر کردید چه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let's revive the country in the name of martial art to compose and praise hero legends.
[ترجمه گوگل]بیایید کشور را به نام هنر رزمی برای سرودن و تمجید از افسانه های قهرمان زنده کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید این کشور را به نام هنر رزمی احیا کنیم تا افسانه های قهرمان را ترکیب بندی کنیم و تحسین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• art of fighting, art of combat

پیشنهاد کاربران

martial art ( n ) ( mɑrʃl ɑrt ) =any of the fighting sports that include judo and karate
martial art
ورزش های رزمی مثل کاراته، تکواندو، کونگ فو، کیک بوکسینگ، موی تای، جودو و. . . . . . . .
a sport that is a traditional Japanese or Chinese form of fighting or defending yourself: Kung fu and karate are martial arts
هنر های رزمی
A kind of sport related to fighting
ورزش هایی رزمی مانند کاراته کونگ فو تعریف انگلیسی = Martial arts that include kung fu karate and so on

بپرس