marsh

/ˈmɑːrʃ//mɑːʃ/

معنی: مرداب، باتلاق، باطلاق، لجن زار، سیاه اب
معانی دیگر: لشاب، ماندآب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: marshlike (adj.)
• : تعریف: a wet, low-lying area, often thick with tall grasses; bog.
مترادف: bog, fen, morass, quagmire, swamp, wetlands
مشابه: everglade, mire, mud flat, ooze, slough

جمله های نمونه

1. a marsh reeking in the sun
باتلاقی که در آفتاب بخار متصاعد می کرد

2. to drain a marsh
باتلاق را زه کشی کردن (خشکاندن)

3. the foul exhalation from the marsh
بوی بد متصاعد از باتلاق

4. He led them away from a marsh.
[ترجمه گوگل]او آنها را از مرداب دور کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها را از یک باتلاق بیرون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A good deal of the marsh was taken in from the sea.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی از مرداب از دریا گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]خیلی از مرداب را از دریا گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The marsh is an area of great scientific interest on account of its wild flowers.
[ترجمه گوگل]این مرداب به دلیل داشتن گل های وحشی، منطقه ای است که از نظر علمی بسیار مورد توجه است
[ترجمه ترگمان]مرداب، منطقه ای پر از علاقه شدید علمی به خاطر گل های وحشی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A miasma rose from the marsh.
[ترجمه گوگل]یک میاسما از مرداب برخاست
[ترجمه ترگمان]بخار miasma از مرداب بالا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meet at Boyton Marsh 15 am sharp for ferrying to the island in the club boats.
[ترجمه گوگل]در Boyton Marsh در ساعت 15 صبح ملاقات کنید تا با قایق های باشگاه به جزیره بروید
[ترجمه ترگمان]توی \"boyton مارش ۱۵\" با قایق های تفریحی به جزیره \"ferrying\" برخورد می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And there are marsh plants in the bossy bits and beside the little streams.
[ترجمه گوگل]و گیاهان مردابی در قسمت های بزرگ و در کنار جویبارهای کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و گیاهان marsh در قسمت های bossy و کنار نهرها قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Caltha palustris, the marsh marigold her in its single and double-flowered forms, brings sunny colour to the bog garden.
[ترجمه گوگل]Caltha palustris، گل همیشه بهار مردابی به شکل تک گل و دو گل، رنگ آفتابی را به باغ باتلاق می‌آورد
[ترجمه ترگمان]مرداب \"Caltha palustris\" (Caltha palustris)، مرداب او را در صورت های تک و دو شکل می دهد، رنگ آفتابی را به باغچه پر از گل می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Few people were out around Snowdrop Street and Marsh Lane police station, the scene of the disturbances the night before.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مردم در اطراف خیابان اسنودراپ و ایستگاه پلیس مارش لین، صحنه اغتشاشات شب قبل بودند
[ترجمه ترگمان]افراد کمی در اطراف خیابان Snowdrop و ایستگاه پلیس Marsh لین، صحنه آشفتگی های شب قبل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Behind the shingle formation Romney Marsh gradually grew up and completely filled the former bay.
[ترجمه گوگل]در پشت سازند زونا، رامنی مارش به تدریج بزرگ شد و خلیج سابق را به طور کامل پر کرد
[ترجمه ترگمان]در پشت سر shingle Marsh، Romney به تدریج بزرگ شد و قسمت پیشین خلیج را کام لا پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Strong and prescient words, yet Marsh was not calling for a halt to all human interference.
[ترجمه گوگل]سخنان قوی و محتاطانه، اما مارش خواستار توقف همه مداخلات انسانی نبود
[ترجمه ترگمان]کلمات قوی و آگاه قوی، با این حال مارش برای متوقف شدن به همه دخالت انسانی متوقف نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marsh had spent some of the money on buying a Jaguar, followed by a Porsche which had now been repossessed.
[ترجمه گوگل]مارش مقداری از پول را برای خرید یک جگوار و به دنبال آن یک پورشه خرج کرده بود که اکنون بازپس گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]مارشال مقداری از پول را برای خرید یک ببر و یک پورشه که حالا ضبط کرده بود، خرج کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرداب (اسم)
backwater, marsh, swamp, lagoon, fen, morass, quagmire, mere, laguna, swampland

باتلاق (اسم)
marsh, swamp, morass, bog, quagmire, mire, slough, quag, slop, swampland

باطلاق (اسم)
flow, hag, marsh, fen, bog, mire

لجن زار (اسم)
ooze, marsh, morass, bog, slough

سیاه اب (اسم)
marsh, swamp, fen, bog, dirty water, moss

تخصصی

[عمران و معماری] مرداب - باتلاق - مانداب
[زمین شناسی] ماندآب قطعه زمین پستی که از رطوبت اشباع شده و معمولاً رستنی هایی در آن روییده است .
[خاک شناسی] مرداب
[آب و خاک] باتلاق، مرداب

انگلیسی به انگلیسی

• low lands which are usually covered partially or entirely with water; swamp; morass
a marsh is a very wet, muddy area of land.

پیشنهاد کاربران

برای اینکه تفاوت بین marsh ( مرداب ) و swamp ( باتلاق ) رو بهتر درک کنید:
باتلاق، در محیط جنگلی تشکیل میشه طبیعتاً وسطش پر از درخت هست. هر جا حرف از swamp میشه، یاد اون صحنه ای توی فیلم ها بیفتید که طرف توی باتلاق گیر می کنه و هر چی سعی می کنه شاخ و برگ درخت ها رو بگیره تا پایین نره، نمی تونه!
...
[مشاهده متن کامل]

و مرداب یا همون marsh، عمقش کمتره و وسطش به جای درخت، علف و خزه وجود داره.
به تصویر زیر نگاه کنید تا کاملاً تفاوتشون رو دریابید:

marsh
marsh ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: مرداب
تعریف: پهنه‏ای با زهکشی ضعیف که به‏طور دوره‏ای یا همیشگی پوشیده از آب است و گیاهان آبی یا علفسان دارد و اساساً زغال‏سنگ در آن تشکیل نمی‏شود
Pond : برکه / آبگیر
Wetland : تالاب
Swamp : باتلاق
Marsh : مرداب
*برکه معنیش میشه حوض های خیلی کوچولو و گوگولی و زیبا
باتلاق همونیه که اگه بیفتی توش میمیری مگه اینکه خرشانس باشی
مرداب و تالابم نیاز به توضیحی دقیق تری دارن :
■ تالاب چیست؟
یک تالاب، بخشی از خشکی است که پایین ترین از سطح دریا واقع شده و با آب به طور فصلی یا دائمی پر می شود و دربردارنده خاک های هیدروژنی و پوشش گیاهی آبی است. مرداب ها، باتلاق ها ( تالاب های جنگلی ) ، خلاش ها و پوداب ها از انواع معمول تالاب محسوب می شوند. یک تالاب می تواند در بازه های زمانی مختلف، خشک شود، اما به طور کلی سطح آب آن در حدی هست که پوشش گیاهی آبی بتوانند در میان آن پرورش پیدا کنند.
پوشش گیاهی و جانوری که در این شرایط رشد می کنند و خودشان را با محیط اطراف وفق می دهند، با همتایان شان در محیط های خشکی آبی ( همچون دریاچه ها و رودخانه ها ) تفاوت دارند. بسته به نوع تالاب، محوطه آن می تواند با چمنزار، بوته زار و خزه زار پوشانده شود. در برخی تالاب ها هیچ پوشش گیاهی دیده نمی شود و صرفاً خاک ارگانیک در آن رشد می کند.
تالاب ها، بین خشکی و آب، دو منطقه کاملاً متفاوت ایجاد می کنند، و در بین یکی از متنوع ترین و پویاترین اکوسیستم های جهان به لحاظ زیست شناختی قرار می گیرند. در برخی مناطق می توان انبوهی از مرداب ها، باتلاق ها، پوداب ها و خلاش ها را در کنار هم مشاهده کرد. این سکونتگاه ها موقعیتی بسیار مناسب و ایده آل برای طیف گوناگونی از حیوانات و گیاهان، همچون ارکیده های نایاب و بی مهره گان، و انواع گونه های دوزیستان می باشند. تالاب ها موجب کاهش سیلاب ها شده و به عنوان فیلترهای طبیعی در راستای کنترل آلودگی و بازسازی آب های زیرزمینی فعالیت می کنند.
برای مطالعه توضیحات جامع و کامل مرداب زیبا و تماشایی هسل می توانید نگاهی به مقاله �همه چیز درباره مرداب هسل� بیندازید.
توجه داشته باشید که آبگیرهای بهاری، تالاب های کوچک و موقتی هستند که معمولاً در طول فصل بهار یا پاییز پر می شوند و در تابستان خشک می شوند. یکی از ویژگی های اصلی شان این است که ماهی در آن ها کم پیدا می شوند و سکونتگاه مناسبی برای دوزیستان و بی مهره گانی همچون میگوهای کوچک هستند، چون دیگر طعمه و خوراک ماهیان نمی شوند.
■ مرداب چیست؟
یک مرداب، تالابی است که سطح آن با گیاهان علفی همچون چمنزارها، نیزارها و جگن ها پوشانده شده است. در نزدیکی محوطه مرداب، معمولاً بوته زارهایی به عنوان حدفاصل با زمین خشک اطرافش، رشد می کنند. مرداب ها معمولاً در نزدیک لبه های رودخانه ها و دریاچه ها ایجاد می شوند. مرداب ها، سکونتگاه مناسبی برای طیف گسترده ای از بی مهره گان آبزی هستند که بیشترشان از پوشش گیاهی مرداب تغذیه می کنند. بی مهره گان در کنار گونه های متعدد ماهی ها، دوزیستان ( قورباغه ها ) ، خزندگان ( مارها و لاکپشت ها ) ، مرغابی ها، پرندگان آبزی، و پستانداران آبی مانند موش های آبی در مرداب ها زندگی می کنند.
برای مطالعه توضیحات جامع و کامل مرداب خیره کننده و چشم نواز سراوان می توانید نگاهی به مقاله �همه چیز درباره مرداب سراوان؛ تجربه یک گردش حیرت انگیز� بیندازید.
مرداب ها را می توان محیط هایی بسیار پویا، مستعد وقوع سیل، خشکسالی و تغییر آب وهوایی هیدرولوژیکی برآمده از شرایط اقلیمی آب وهوایی و نیز فعالیت سمورهای آبی دانست.

بپرس