marseilles

/marˈsaɪləs//mɑːˈseɪlz/

پارچه ی کلفت و پنبه ای با نقش برجسته

جمله های نمونه

1. Marseilles was of great strategic importance .
[ترجمه گوگل]مارسی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]مارسی دارای اهمیت استراتژیک بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The flight time from Heathrow to Marseilles is less than two hours.
[ترجمه گوگل]مدت زمان پرواز از هیترو به مارسی کمتر از دو ساعت است
[ترجمه ترگمان]زمان پرواز از Heathrow به مارسی کم تر از دو ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Halfon was born in Marseilles, but shortly thereafter his family moved to an island off Tunisia.
[ترجمه گوگل]هالفون در مارسی به دنیا آمد، اما اندکی پس از آن خانواده‌اش به جزیره‌ای در نزدیکی تونس نقل مکان کردند
[ترجمه ترگمان]Halfon در مارسی به دنیا آمد اما اندکی پس از آن خانواده او به جزیره ای در تونس مهاجرت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Richeaume is in the hills inland from Marseilles and is farmed organically.
[ترجمه گوگل]Richeaume در تپه های داخلی مارسی است و به صورت ارگانیک پرورش می یابد
[ترجمه ترگمان]Richeaume در تپه های اطراف مارسی قرار دارد و به صورت ارگانیک پرورش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They returned to Marseilles and were baptised by Maximinus who became the first bishop of Aix.
[ترجمه گوگل]آنها به مارسی بازگشتند و توسط ماکسیمینوس که اولین اسقف ایکس شد غسل تعمید گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مارسی بازگشت و غسل تعمید دادند و غسل تعمید دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They must be helped along the funnel to Marseilles, M'mselle.
[ترجمه گوگل]باید به آنها در طول قیف به مارسی، M'mselle کمک کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها باید در طول قیف به مارسی، مسی و mselle کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A large percentage of Marseilles fresh fish supplies is brought from the North Sea and Channel ports.
[ترجمه گوگل]درصد زیادی از ذخایر ماهی تازه مارسی از دریای شمال و بنادر کانال آورده می شود
[ترجمه ترگمان]درصد زیادی از ذخایر ماهی تازه مارسی از بنادر دریای شمال و بنادر دریای شمال آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On May a student demonstration in Marseilles was attended by a large number of workers.
[ترجمه گوگل]در ماه مه، تظاهرات دانشجویی در مارسی با حضور تعداد زیادی از کارگران برگزار شد
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، تظاهرات دانشجویی در مارسی توسط تعداد زیادی از کارگران برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I like the hustle and bustle of Marseilles.
[ترجمه گوگل]من شلوغی مارسی را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من از زور و عجله مارسی خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My digestion has been poor since we left Marseilles.
[ترجمه گوگل]از زمانی که مارسی را ترک کردیم، هضم من ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]از موقعی که از مارسی رفتیم، هضم و گوارش من فقیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We caught the boat at Marseilles.
[ترجمه گوگل]ما قایق را در مارسی گرفتیم
[ترجمه ترگمان]قایق را در مارسی گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everything in Marseilles and about Marseilles had stared at the fervid sun.
[ترجمه گوگل]همه چیز در مارسی و در مورد مارسی به خورشید سوزان خیره شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در مارسی و مارسی به آفتاب سوزان و سوزان خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Marseilles has proved to be a better racial melting pot than Lyons.
[ترجمه گوگل]مارسی ثابت کرده است که یک دیگ ذوب نژادی بهتر از لیون است
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که مارسی از لحاظ نژادی بهتر از لیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marseilles is the locale of the novel.
[ترجمه گوگل]مارسی محل رمان است
[ترجمه ترگمان]مارسی محل داستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] پارچه پنبه ای دولا با دو بافت تافته ( مورد مصرف آن در رو تختی، لحاف و لائی )

انگلیسی به انگلیسی

• seaport city in france
thick cotton fabric with raised designs (used in making bedspreads and drapes)

پیشنهاد کاربران

بپرس