1. He cheated her into marrying a rich married man.
[ترجمه گوگل]او او را فریب داد تا با یک مرد متاهل ثروتمند ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]اون بهش خیانت کرد تا با یه مرد متاهل پول دار ازدواج کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون بهش خیانت کرد تا با یه مرد متاهل پول دار ازدواج کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The former option favours the married man.
[ترجمه گوگل]گزینه اول به نفع مرد متاهل است
[ترجمه ترگمان]گزینه اول به نفع مرد متاهل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزینه اول به نفع مرد متاهل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She became involved with a married man many years her senior.
[ترجمه گوگل]او با مرد متاهلی که سال ها از او بزرگتر بود درگیر شد
[ترجمه ترگمان]او چندین سال با یک مرد متاهل درگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او چندین سال با یک مرد متاهل درگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'm a happily married man.
[ترجمه o] من یک مرد متاهل خوشبخت هستم|
[ترجمه گوگل]من یک مرد متاهل خوشبخت هستم[ترجمه ترگمان]من مرد خوشبختی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had an affair with a married man.
[ترجمه گوگل]او با یک مرد متاهل رابطه داشت
[ترجمه ترگمان]اون با یه مرد متاهل رابطه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون با یه مرد متاهل رابطه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's been fooling around with a married man.
[ترجمه گوگل]او با یک مرد متاهل گول می زند
[ترجمه ترگمان]اون داره با یه مرد متاهل این ور و اون ور ور میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون داره با یه مرد متاهل این ور و اون ور ور میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's having an affair with a married man.
[ترجمه گوگل]او با یک مرد متاهل رابطه دارد
[ترجمه ترگمان]اون با یه مرد متاهل رابطه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون با یه مرد متاهل رابطه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Jackson, albeit a married man with children like himself, had an incorrigibly juvenile streak which grated on Montgomery's nerves.
[ترجمه گوگل]جکسون، اگرچه مردی متاهل و دارای فرزندانی مانند خودش بود، اما رگهای غیرقابل اصلاح نوجوانانه داشت که اعصاب مونتگومری را به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]جکسون، اگر چه مرد متاهل و دارای فرزند مانند خود او بود، یک رگه مخصوص نوجوانان داشت که در اعصاب مونتگومری ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جکسون، اگر چه مرد متاهل و دارای فرزند مانند خود او بود، یک رگه مخصوص نوجوانان داشت که در اعصاب مونتگومری ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A 47-year-old married man with two teen-age children became severely depressed after losing his job as an advertising executive.
[ترجمه گوگل]مردی 47 ساله متاهل با دو فرزند نوجوان پس از از دست دادن شغل خود به عنوان مدیر تبلیغات به شدت افسرده شد
[ترجمه ترگمان]یک مرد متاهل ۴۷ ساله با دو کودک نوجوان پس از از دست دادن شغلش به عنوان یک مدیر عامل تبلیغاتی، به شدت افسرده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مرد متاهل ۴۷ ساله با دو کودک نوجوان پس از از دست دادن شغلش به عنوان یک مدیر عامل تبلیغاتی، به شدت افسرده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Married Man is an attempt to flesh that story out, give it closure.
[ترجمه گوگل]مرد متاهل تلاشی است برای تجسم بخشیدن به این داستان و پایان دادن به آن
[ترجمه ترگمان]مرد متاهل تلاش می کند تا آن داستان را از بین ببرد و آن را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد متاهل تلاش می کند تا آن داستان را از بین ببرد و آن را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A woman is in love with a married man, whose wife is in a permanent coma.
[ترجمه گوگل]زنی عاشق مرد متاهلی است که همسرش در کمای دائمی است
[ترجمه ترگمان]یه زن عاشق یه مرد متاهل - ه که زنش تو کماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه زن عاشق یه مرد متاهل - ه که زنش تو کماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was a quiet, apparently happily married man with no enemies.
[ترجمه گوگل]او مردی ساکت و ظاهراً متأهل خوشبختی بود که هیچ دشمنی نداشت
[ترجمه ترگمان]او مردی آرام و شاد و ظاهرا متاهل بود و هیچ دشمنی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مردی آرام و شاد و ظاهرا متاهل بود و هیچ دشمنی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He traded places with a young married man, who was to be slaughtered in retribution for an escaped prisoner.
[ترجمه گوگل]او جای خود را با مرد جوان متاهلی داد و ستد کرد که قرار بود به قصاص زندانی فراری ذبح شود
[ترجمه ترگمان]او با یک مرد متاهل جوان معامله کرد که قرار بود در کیفر یک زندانی فراری سلاخی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با یک مرد متاهل جوان معامله کرد که قرار بود در کیفر یک زندانی فراری سلاخی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As a married man over 75 and on a modest income, you are allowed the first £875 free of tax.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد متاهل بالای 75 سال و با درآمد متوسط، شما مجاز به اولین 875 پوند بدون مالیات هستید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مرد متاهل بیش از ۷۵ سال و با درآمد متوسط، به شما اجازه داده می شود که اولین ۸۷۵ پوند مالیات معاف از مالیات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مرد متاهل بیش از ۷۵ سال و با درآمد متوسط، به شما اجازه داده می شود که اولین ۸۷۵ پوند مالیات معاف از مالیات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A married man living with his wife may also be able to claim part of the married couple's allowance.
[ترجمه گوگل]مرد متاهلی که با همسرش زندگی می کند نیز ممکن است بتواند بخشی از کمک هزینه زوجین را مطالبه کند
[ترجمه ترگمان]یک مرد متاهل که با همسرش زندگی می کند نیز ممکن است بتواند ادعا کند که بخشی از مستمری زوج ازدواج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مرد متاهل که با همسرش زندگی می کند نیز ممکن است بتواند ادعا کند که بخشی از مستمری زوج ازدواج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید