• (1)تعریف: a canopy or rooflike covering that extends outward from the entrance to a building, and, in the case of a theater, having a sign that displays the title of the current play or film and sometimes the names of its actors.
- As a young, struggling actor, he had dreamed of seeing his name in lights on a theater marquee.
[ترجمه محمد] او به عنوان یک بازیگر جوان و مبارز، رویای خواندن نام خود را در چراغهای یک میدان تئاتر میدید
|
[ترجمه گوگل] به عنوان یک بازیگر جوان و مبارز، او رویای دیدن نام خود را در چراغ های خیمه شب بازی تئاتر در سر داشت [ترجمه ترگمان] او به عنوان یک بازیگر جوان که در کش مکش بود، آرزو داشت که نام او را در سالن سینما ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: a large tent used for outdoor events, such as a wedding reception, dance, exhibition, or the like.
جمله های نمونه
1. The wedding reception was held in a marquee.
[ترجمه گوگل]مراسم عروسی در خیمه شب بازی برگزار شد [ترجمه ترگمان]مراسم عروسی در خیمه برپا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We've hired a marquee at vast expense.
[ترجمه احسان خدابخشی] ما یک چادر را به قیمت بالا اجاره کرده ایم.
|
[ترجمه گوگل]ما یک خیمه شب بازی با هزینه هنگفت استخدام کرده ایم [ترجمه ترگمان]ما یه چادر برای هزینه زیاد استخدام کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The studio chiefs wanted a marquee name in the lead role, not some unknown.
[ترجمه گوگل]روسای استودیو می خواستند یک نام خیمه شب بازی در نقش اصلی داشته باشند، نه برخی ناشناس [ترجمه ترگمان]روسای استودیو خواستار نام marquee در نقش اول بودند، نه برخی افراد ناشناس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They erected a marquee to accommodate 500 wedding guests.
[ترجمه گوگل]آنها یک خیمه شب بازی برای پذیرایی از 500 مهمان عروسی برپا کردند [ترجمه ترگمان]آن ها یک چادر برپا کردند تا ۵۰۰ نفر از مهمانان عروسی را جا به جا کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Strawberries and cream are in the marquee.
[ترجمه گوگل]توت فرنگی و خامه در خیمه هستند [ترجمه ترگمان]خامه و خامه در چادر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. That cleared the lane and marquee for fresh heroes, and Vlade Divac rose up.
[ترجمه گوگل]این مسیر و خیمه شب بازی را برای قهرمانان تازه پاک کرد، و Vlade Divac برخاست [ترجمه ترگمان]این کوره راه و خیمه برای قهرمانان تازه و Vlade دیواس، از جا بلند شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The luncheon took place in a giant marquee with windows looking out across the polo field.
[ترجمه گوگل]ناهار در یک خیمه شب بازی غول پیکر با پنجره هایی به بیرون در سراسر زمین چوگان نگاه می کرد [ترجمه ترگمان]ناهار در خیمه عظیم بزرگ با پنجره هایی که مشرف به میدان polo بود، قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The talent contest had taken place in a marquee.
[ترجمه گوگل]مسابقه استعدادیابی در یک خیمه شب بازی برگزار شده بود [ترجمه ترگمان]مسابقه قهرمانی در خیمه برپا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At the door to the marquee they exchanged greetings with scores of other guests, gradually making their way inside.
[ترجمه گوگل]در در خیمه شب بازی آنها با تعداد زیادی مهمان دیگر احوالپرسی کردند و به تدریج راه خود را به داخل باز کردند [ترجمه ترگمان]در آستانه چادر سلام و احوال پرسی کردند و با هم سلام و احوال پرسی کردند و کم کم راه خود را باز کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A large marquee had been erected and the camp became giant rave party.
[ترجمه گوگل]یک خیمه شب بازی بزرگ برپا شده بود و کمپ تبدیل به مهمانی غول پیکر شد [ترجمه ترگمان]چادر بزرگی برپا شده بود و چادر برپا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The players' marquee has grown larger and more grand, with chandeliers installed this year.
[ترجمه گوگل]خیمه شب بازی بازیکنان با نصب لوسترهای امسال بزرگتر و بزرگتر شده است [ترجمه ترگمان]در حالی که chandeliers در سال جاری بسیار بزرگ و با شکوه تر شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Count the chief operating officers of two marquee high-technology players as victims of a recent slump in the computer market.
[ترجمه گوگل]افسران عملیاتی دو بازیگر با تکنولوژی بالا را قربانیان رکود اخیر در بازار کامپیوتر بشمارید [ترجمه ترگمان]به عنوان قربانی رکود اخیر در بازار رایانه، کنت ارشد عملیاتی دو بازیکن با فن آوری بالا را به عنوان قربانیان رکود اخیر در بازار کامپیوتر معرفی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The dinner will be held in a marquee in Friary Gardens, Richmond, with guests dressed in Victorian costume.
[ترجمه گوگل]شام در یک خیمه شب بازی در باغ فریری، ریچموند، با مهمانانی که لباس ویکتوریایی پوشیده اند، برگزار می شود [ترجمه ترگمان]شام در یک چادر در Friary Gardens، ریچموند، برگزار می شود و مهمانان با لباس ملکه ویکتوریا لباس می پوشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Some of the spectators stayed in the luncheon marquee and hoped to see the match through the windows.
[ترجمه گوگل]برخی از تماشاگران در سالن ناهار ماندند و امیدوار بودند که مسابقه را از پنجره ببینند [ترجمه ترگمان]بعضی از تماشاگران در چادر ناهار خوری ماندند و امیدوار بودند که مسابقه را از پنجره ببینند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The marquee tag is a cool feature, but many overuse it.
[ترجمه گوگل]تگ marquee یک ویژگی جالب است، اما بسیاری از آن بیش از حد استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]برچسب چادر یک ویژگی جالب است اما استفاده بیش از حد از آن استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• tent or canopy set up for a reception or a social function (british); awning over the entrance of a building such as a hotel or theatre (american) a marquee is a large tent which is used at an outdoor event. in american english, a marquee is also a cover over the entrance of a building, for example, a hotel or a theatre.
پیشنهاد کاربران
مشهور
چادر. پوش. خیمه مثال: wedding guests mingled in the marquee مهمانان جشن عروسی در {زیر} خیمه قاطی شدند.
ابزار "انتخاب" در فتوشاپ
محبوب ومشهور popular / well known
( به ویژه در مدخل سینماها ) تاق ورودی ، سایه افکن تزیینی