marplot

/ˈmɑːrplɑːt//ˈmɑːplɒt/

معنی: ادم فضول، مداخله کننده، انگشت به شیر زن، ادم مناعالخیر
معانی دیگر: (آدم یا شی) کار خراب کن، نقشه بهم زن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who ruins a plan or project by meddlesome, officious interference.

مترادف ها

ادم فضول (اسم)
busybody, marplot, quidnunc

مداخله کننده (اسم)
intermediary, intermediate, marplot, tamperer

انگشت به شیر زن (اسم)
marplot

ادم مناع الخیر (اسم)
marplot

انگلیسی به انگلیسی

• meddler, interferer, one who ruins a plan by interfering

پیشنهاد کاربران

بپرس