1. Because unlike the marmots, the rats had no resistance to the disease that the fleas carried.
[ترجمه گوگل]زیرا برخلاف مارموت ها، موش ها هیچ مقاومتی در برابر بیماری ای که کک ها حمل می کردند نداشتند
[ترجمه ترگمان]چون بر خلاف موش های صحرایی، موش ها هیچ مقاومتی نسبت به بیماری نداشتند که کک را حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. William didn't know why the fleas left the marmots for the rats.
[ترجمه گوگل]ویلیام نمی دانست چرا کک ها مارموت ها را برای موش ها ترک کردند
[ترجمه ترگمان]ویلیام نمی دانست چرا کک موش های صحرایی را برای موش ها جا گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Visitors also can see coyotes, chipmunks, raccoons, marmots and vole.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان همچنین میتوانند کایوتها، سنجابها، راکونها، مارموتها و حشرات را ببینند
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان همچنین می توانند coyotes، chipmunks، raccoons، marmots و vole را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And then something happened to disturb the marmots.
[ترجمه گوگل]و بعد اتفاقی افتاد که مزاحم مارموت ها شد
[ترجمه ترگمان]و بعدش یه اتفاقی افتاد که موش ها رو خراب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Maybe after a few thousand years of marmot for breakfast, dinner and tea they fancied a change.
[ترجمه گوگل]شاید بعد از چند هزار سال مارموت برای صبحانه، شام و چای، آنها آرزوی تغییر را داشتند
[ترجمه ترگمان]شاید پس از چند هزار سال موش صحرایی برای صبحانه و صرف چای و صرف چای خیال می کردند که تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In marmots, large ground-dwelling squirrels, for example, adult males are territorial and aggressive.
[ترجمه گوگل]در مارموت ها، سنجاب های بزرگ زمینی، به عنوان مثال، نرهای بالغ، سرزمینی و تهاجمی هستند
[ترجمه ترگمان]در marmots، سنجاب ها، به عنوان مثال، مردان بالغ خشن و تهاجمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The marmot is the famous animal in this area.
[ترجمه گوگل]مارموت جانور معروف این منطقه است
[ترجمه ترگمان]موش خرمایی حیوان معروف این منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Human flea Pulex Irritans grey marmot (Marmota baibacina) strain was experimentally infected with virulent Y. pestis 88 with infection rates of 58% for female and 51% for male fleas.
[ترجمه گوگل]سویه مارموت خاکستری Pulex Irritans کک انسانی (Marmota baibacina) به طور تجربی با بیماری زای Y pestis 88 با میزان آلودگی 58 درصد برای ککهای ماده و 51 درصد برای ککهای نر آلوده شد
[ترجمه ترگمان]کک Human خاکستری Pulex خاکستری (Marmota baibacina)به طور تجربی به شدت آلوده به باد شدید Y بود pestis ۸۸ با نرخ ابتلای ۵۸ % زنان برای زنان و ۵۱ درصد برای کک مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This idea was first promulgated by Sir Michael Marmot, of University College, London.
[ترجمه گوگل]این ایده اولین بار توسط سر مایکل مارموت از دانشگاه کالج لندن مطرح شد
[ترجمه ترگمان]این ایده اولین بار توسط سر مایکل marmot از کالج دانشگاه لندن منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A big marmot toy sitting on the bike, looked so funny!
[ترجمه گوگل]یک اسباب بازی مارموت بزرگ که روی دوچرخه نشسته بود، خیلی خنده دار به نظر می رسید!
[ترجمه ترگمان]یک اسباب بازی کوچک موش خرمایی که روی دوچرخه اش نشسته بود، خیلی خنده دار به نظر می رسید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Such a cute marmot, no wander I like It'so much, hehe!
[ترجمه گوگل]چنین مارموت بامزهای، سرگردان نیست، من آن را خیلی دوست دارم، هه!
[ترجمه ترگمان]این یک موش خرمای زیبا، بدون آن که سرگردان باشد، من این قدر از این خوشم می آید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To survive as a lone marmot, you have to be tough.
[ترجمه گوگل]برای زنده ماندن به عنوان یک مارموت تنها، باید سرسخت باشید
[ترجمه ترگمان]برای زنده ماندن به عنوان یک موش خرمایی تنها باید محکم باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A marmot (Marmota caligata) of the mountains of northwest North America, having a grayish coat and a shrill, whistling cry.
[ترجمه گوگل]مارموت (Marmota caligata) از کوههای شمال غربی آمریکای شمالی، با کت مایل به خاکستری و گریهای سوتزن
[ترجمه ترگمان]یک موش خرمایی (Marmota))از کوه های شمال غربی آمریکای شمالی، که کت و شلوار خاکستری مایل به خاکستری داشت و فریاد تیز و سوت زنان به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My friend had a leopard skin and I had a coney seal with a mink marmot collar and cuffs.
[ترجمه گوگل]دوست من پوست پلنگی داشت و من یک مهر مخروطی با یقه مارموت و سرآستین داشتم
[ترجمه ترگمان]دوست من پوست پلنگ داشت و من یک تکه گوشت گوسفند با یک قلاده پوست سمور و سر آستین داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In this paper the characteristics of histological structure of marmot skin fronl Gansu province was studied.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ویژگیهای ساختار بافتشناسی پوست مارموت استان گانسو مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، خصوصیات ساختار بافتی پوست موش خرمایی در province Gansu مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید