صفت ( adjective )
مشتقات: marmorean (adj.), marmoreally (adv.)
مشتقات: marmorean (adj.), marmoreally (adv.)
• : تعریف: of or resembling marble.
marmoreal
/mɑːrˈmɔːrɪəl//mɑːˈmɔːrɪəl/
معنی: مرمری، مرمرنما، ساخته شده از مرمر
معانی دیگر: مرمرین
بررسی کلمه
مترادف ها
مرمری (صفت)
marble, jet, marmoreal, smooth as marble
مرمرنما (صفت)
marble, marmoreal
ساخته شده از مرمر (صفت)
marmoreal
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Marmoreal /mɑːrˈmɔːrɪəl/ ( less commonly ) marmorean ( adj ) – meaning: of, relating to, or resembling marble.
مرمرین؛ ازجنس مرمر؛ شبیه مرمر؛ مرمرمانند؛ صاف؛ بلورین
Example 1: 👇
She has a marmoreal complexion.
... [مشاهده متن کامل]
او چهره ای مرمرین ( صاف ) دارد.
Example 2: 👇
The ancient ruins included a marmoreal floor, still shining brightly despite the passage of centuries.
خرابه های باستانی شامل یک کفِ از جنس مرمر بود که با وجود گذشت قرن ها همچنان درخشان به چشم می آمد.
Example 3: 👇
The Virgin's marmoreal forehead and glossy curls are decorated with ropes of pearls and an enormous ruby.
پیشانی ساخته شده از مرمرِ مجسمه ی مریم مقدس و فِرهایِ براق موی سرش با طناب هایی از مروارید و یاقوتی عظیم تزئین شده است.
Example 4: 👇
He was the creator of that opulent type of female beauty with Marmoreal neck and bosom.
او خالق آن نوعِ مجلل زیبایی زنانه با گردن و سینه بلورین بود.
مرمرین؛ ازجنس مرمر؛ شبیه مرمر؛ مرمرمانند؛ صاف؛ بلورین
... [مشاهده متن کامل]
او چهره ای مرمرین ( صاف ) دارد.
خرابه های باستانی شامل یک کفِ از جنس مرمر بود که با وجود گذشت قرن ها همچنان درخشان به چشم می آمد.
پیشانی ساخته شده از مرمرِ مجسمه ی مریم مقدس و فِرهایِ براق موی سرش با طناب هایی از مروارید و یاقوتی عظیم تزئین شده است.
او خالق آن نوعِ مجلل زیبایی زنانه با گردن و سینه بلورین بود.
