1. punctuation marks
نشان های نقطه گذاری
2. scratch marks on the child's knees
نشانه های خراشیدگی بر زانوهای بچه
3. other distinguishing marks can be worn by navy men
افراد نیروی دریایی می توانند علایم مشخصه ی دیگری را هم به خود بزنند.
4. that period marks the divide between two eras of american history
آن عصر حدفاصل دو دوره ی تاریخ امریکا است.
5. he got good marks at school
در مدرسه نمرات خوبی می گرفت.
6. his writings bear marks of haste
در نوشته های او نشانه هایی از عجله وجود دارد.
7. there were scratch marks all over the wall
جای خراشیدگی همه ی دیوار را پوشانده بود.
8. you've gotten low marks (in the exam)
(در امتحان) نمرات بدی گرفته ای.
9. her stomach had stretch marks from childbearing
به خاطر زایمان،پوست شکمش جای ترک خوردگی داشت.
10. runners got on their marks
دوندگان پشت خط آغاز مسابقه مستقر شدند.
11. red feathers are the discriminating marks of these birds
پرهای قرمز صفت مشخصه ی این پرندگان است.
12. various hardships have set their marks on him
سختی های گوناگون بر او اثر گذاشته اند.
13. they picked out officers on horseback as marks
آنها افسران اسب سوار را هدف قرار دادند.