market penetration
تخصصی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
نفوذ در بازار / میزان نفوذ محصول در بازار / سهم گیری از بازار
در زبان محاوره ای:
چقدر تونسته وارد بازار بشه، چقدر مشتری جذب کرده، چقدر جا باز کرده بین رقبا
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( اقتصادی – تحلیلی ) :
نسبت تعداد مشتریان فعلی یک محصول یا خدمت به کل بازار هدف؛ نشان دهنده ی میزان موفقیت در جذب بازار
مثال:
The company achieved 30% market penetration in its first year.
شرکت در سال اول به ۳۰٪ نفوذ در بازار دست یافت.
2. ( استراتژیک – رشد ) :
استفاده از روش هایی برای افزایش سهم بازار با محصولات موجود در بازار موجود
مثال:
Lowering prices is a common strategy to boost market penetration.
کاهش قیمت ها یکی از راه های رایج برای افزایش نفوذ در بازار است.
3. ( تحلیلی – شاخص ) :
معیاری برای سنجش میزان استفاده یا خرید محصول نسبت به کل بازار بالقوه
مثال:
If 65 million people own smartphones in a country of 300 million, the market penetration is about 22%.
اگر ۶۵ میلیون نفر در کشوری با ۳۰۰ میلیون جمعیت گوشی هوشمند داشته باشن، نفوذ بازار حدود ۲۲٪ هست.
🔸 مترادف ها:
market reach – market share growth – product adoption – customer acquisition
🔸 نکته ی فرهنگی:
در مدل معروف Ansoff Matrix، market penetration کم ریسک ترین استراتژی رشد محسوب می شه—یعنی تلاش برای افزایش فروش محصول موجود در بازار موجود.
شرکت هایی مثل Coca - Cola یا McDonald's با تبلیغات گسترده، تخفیف ها، و وفادارسازی مشتریان، نفوذ بازار خودشون رو حفظ و گسترش دادن.
نفوذ در بازار / میزان نفوذ محصول در بازار / سهم گیری از بازار
در زبان محاوره ای:
چقدر تونسته وارد بازار بشه، چقدر مشتری جذب کرده، چقدر جا باز کرده بین رقبا
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( اقتصادی – تحلیلی ) :
نسبت تعداد مشتریان فعلی یک محصول یا خدمت به کل بازار هدف؛ نشان دهنده ی میزان موفقیت در جذب بازار
مثال:
شرکت در سال اول به ۳۰٪ نفوذ در بازار دست یافت.
2. ( استراتژیک – رشد ) :
استفاده از روش هایی برای افزایش سهم بازار با محصولات موجود در بازار موجود
مثال:
کاهش قیمت ها یکی از راه های رایج برای افزایش نفوذ در بازار است.
3. ( تحلیلی – شاخص ) :
معیاری برای سنجش میزان استفاده یا خرید محصول نسبت به کل بازار بالقوه
مثال:
اگر ۶۵ میلیون نفر در کشوری با ۳۰۰ میلیون جمعیت گوشی هوشمند داشته باشن، نفوذ بازار حدود ۲۲٪ هست.
🔸 مترادف ها:
🔸 نکته ی فرهنگی:
در مدل معروف Ansoff Matrix، market penetration کم ریسک ترین استراتژی رشد محسوب می شه—یعنی تلاش برای افزایش فروش محصول موجود در بازار موجود.
شرکت هایی مثل Coca - Cola یا McDonald's با تبلیغات گسترده، تخفیف ها، و وفادارسازی مشتریان، نفوذ بازار خودشون رو حفظ و گسترش دادن.
نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود
میزان فروش/ نفوذ محصول یا خدمتی در بازار خاصی
successful selling of a product or service in a specific market.
The measure of how much a product or service is being used by customers
?What is the market penetration
نفوذ در بازار