1. کاهش قیمت ( در زمینه فروش و خرید ) :
به این معنی که قیمت چیزی کاهش یافته است.
مثال:
The jacket was marked down by 50%.
→ جاکت 50% تخفیف خورده بود.
2. ثبت کردن یا یادداشت کردن:
... [مشاهده متن کامل]
به این معنی که چیزی را نوشتن یا یادداشت کردن، به ویژه اطلاعات مهم یا جالب.
مثال:
I marked down the meeting time in my calendar.
→ زمان جلسه را در تقویمم یادداشت کردم.
به این معنی که قیمت چیزی کاهش یافته است.
مثال:
→ جاکت 50% تخفیف خورده بود.
2. ثبت کردن یا یادداشت کردن:
... [مشاهده متن کامل]
به این معنی که چیزی را نوشتن یا یادداشت کردن، به ویژه اطلاعات مهم یا جالب.
مثال:
→ زمان جلسه را در تقویمم یادداشت کردم.
چیزی که تخفیف خورده و از قیمت آن کاسته شده
کاهش ارزشِ . . . . . .
قیمت روی برچسب کالا را پایین بردن، از قیمت کالا کاستن
حراج شده، مشمول تخفیف، در معرض حراج، کاهش یافته ( در قیمت ) ، به حراج گذاشته شده
This shirt was marked down from 49 dollars to 25 dollars
این پیراهن حراج شده بود از چهل و نه دلار به بیست و پنج دلار
یا
قیمت این پیراهن از چهل و نه دلار به بیست و پنج دلار، کاهش یافته بود.
این پیراهن حراج شده بود از چهل و نه دلار به بیست و پنج دلار
یا
قیمت این پیراهن از چهل و نه دلار به بیست و پنج دلار، کاهش یافته بود.