1. The marginalization of certain groups within the community may lead to social unrest.
[ترجمه گوگل]به حاشیه راندن گروه های خاصی در جامعه ممکن است به ناآرامی اجتماعی منجر شود
[ترجمه ترگمان]به حاشیه رانده شدن گروه های خاص در جامعه ممکن است منجر به ناآرامی اجتماعی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به حاشیه رانده شدن گروه های خاص در جامعه ممکن است منجر به ناآرامی اجتماعی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Such marginalization of older people was accompanied by increasing material prosperity and political activism.
[ترجمه گوگل]چنین به حاشیه راندن افراد مسن با افزایش رفاه مادی و فعالیت سیاسی همراه بود
[ترجمه ترگمان]چنین حاشیه رانده شدن افراد مسن با افزایش رونق مادی و فعالیت سیاسی همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین حاشیه رانده شدن افراد مسن با افزایش رونق مادی و فعالیت سیاسی همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jacques Derrida, Paul Ricoeur, And The Marginalization Of Christianity: Can The God Of Presence Be Saved?
[ترجمه گوگل]ژاک دریدا، پل ریکور، و به حاشیه راندن مسیحیت: آیا می توان خدای حضور را نجات داد؟
[ترجمه ترگمان]ژاک دریدا، پل Ricoeur و The از مسیحیت: آیا خدا می تواند نجات یابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژاک دریدا، پل Ricoeur و The از مسیحیت: آیا خدا می تواند نجات یابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It blights lives in terms of poverty and marginalization.
[ترجمه گوگل]از نظر فقر و حاشیه نشینی زندگی ها را نابود می کند
[ترجمه ترگمان]این کشور از نظر فقر و حاشیه رانده شدن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور از نظر فقر و حاشیه رانده شدن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He spoke of his fears of the marginalization of Africa.
[ترجمه گوگل]او از ترس خود از به حاشیه راندن آفریقا صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او از ترس از حاشیه رانده شدن افریقا سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از ترس از حاشیه رانده شدن افریقا سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The marginalization of individual local city is an unavoidable phenomenon in urban development process.
[ترجمه گوگل]به حاشیه رانده شدن هر شهر محلی یک پدیده اجتناب ناپذیر در فرآیند توسعه شهری است
[ترجمه ترگمان]نادیده انگاشته شدن شهر محلی یک پدیده غیرقابل اجتناب در روند توسعه شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نادیده انگاشته شدن شهر محلی یک پدیده غیرقابل اجتناب در روند توسعه شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The biggest challenge is the simultaneous existence of marginalization and dependency.
[ترجمه گوگل]بزرگترین چالش، وجود همزمان حاشیه نشینی و وابستگی است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین چالش، وجود به حاشیه رانده شدن و وابستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین چالش، وجود به حاشیه رانده شدن و وابستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. First, the marginalization of literature brought aesthetic experience secular, privatization trend.
[ترجمه گوگل]اول، به حاشیه راندن ادبیات، تجربه زیبایی شناختی سکولار، روند خصوصی سازی را به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه به حاشیه رانده شدن ادبیات، تجربه زیبایی شناختی و سکولار را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه به حاشیه رانده شدن ادبیات، تجربه زیبایی شناختی و سکولار را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In particular the threat of Africa's marginalization must be removed.
[ترجمه گوگل]به ویژه تهدید به حاشیه راندن آفریقا باید از بین برود
[ترجمه ترگمان]به ویژه تهدید به حاشیه رانده شدن افریقا باید حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به ویژه تهدید به حاشیه رانده شدن افریقا باید حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And at times it criticizes class-based politics, for its omission and marginalization of gender issues.
[ترجمه گوگل]و گاهی از سیاست طبقاتی به دلیل حذف و به حاشیه راندن مسائل جنسیتی انتقاد می کند
[ترجمه ترگمان]و گاهی از سیاست های طبقاتی، به دلیل حذف و به حاشیه راندن مسائل جنسیتی انتقاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و گاهی از سیاست های طبقاتی، به دلیل حذف و به حاشیه راندن مسائل جنسیتی انتقاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the cause of rural-surplus labor transferring, rural labors, the special class, walked in the Institutional pitfall:relative pauperization and social marginalization.
[ترجمه گوگل]در راستای انتقال نیروی کار مازاد روستایی، کارگران روستایی، طبقه خاص، در دام نهادی گام برداشتند: فقر نسبی و به حاشیه راندن اجتماعی
[ترجمه ترگمان]در اثر انتقال نیروی کار مازاد روستایی، زحمات روستایی، طبقه خاص، در دام نهادی مورد استفاده قرار گرفت: pauperization نسبی و حاشیه رانده شدن اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اثر انتقال نیروی کار مازاد روستایی، زحمات روستایی، طبقه خاص، در دام نهادی مورد استفاده قرار گرفت: pauperization نسبی و حاشیه رانده شدن اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. However, Human Rights Watch said that in practice, the new law is compounding the health risks, social marginalization, and stigmatization of suspected drug users.
[ترجمه گوگل]با این حال، دیده بان حقوق بشر گفت که در عمل، قانون جدید خطرات سلامتی، به حاشیه راندن اجتماعی، و انگ مظنون به مصرف کنندگان مواد مخدر را تشدید می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سازمان نظارت حقوق بشر گفت که در عمل، قانون جدید، خطرات سلامتی، به حاشیه رانده شدن اجتماعی و بدنام کردن مصرف کنندگان مواد مخدر را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، سازمان نظارت حقوق بشر گفت که در عمل، قانون جدید، خطرات سلامتی، به حاشیه رانده شدن اجتماعی و بدنام کردن مصرف کنندگان مواد مخدر را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, since modern society, the rules of reason and exaggerated, leading to loss of virtue ethics and marginalization has led to a modern crisis of sexual morality and ethical dilemma.
[ترجمه گوگل]با این حال، از زمان جامعه مدرن، قواعد عقلانی و اغراق آمیز، منجر به از دست دادن اخلاق فضیلت و به حاشیه رانده شدن منجر به بحران مدرن اخلاق جنسی و دوراهی اخلاقی شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که جامعه مدرن، قواعد عقل و اغراق، منجر به از دست دادن اخلاق فضیلت می شود و به حاشیه رانده شدن به بحران نوین اخلاق جنسی و معمای اخلاقی منجر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که جامعه مدرن، قواعد عقل و اغراق، منجر به از دست دادن اخلاق فضیلت می شود و به حاشیه رانده شدن به بحران نوین اخلاق جنسی و معمای اخلاقی منجر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Generally speaking, the models of acculturation may be divided into assimilation, integration, separation and marginalization.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مدل های فرهنگ پذیری را می توان به جذب، ادغام، جدایی و به حاشیه راندن تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مدل های فرهنگ پذیری را می توان به همانندسازی، یکپارچه سازی، جداسازی و به حاشیه رانده شدن تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مدل های فرهنگ پذیری را می توان به همانندسازی، یکپارچه سازی، جداسازی و به حاشیه رانده شدن تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Tibetans have real grievances, after decades of cultural discrimination and economic marginalization.
[ترجمه گوگل]تبتیها پس از دههها تبعیض فرهنگی و به حاشیه راندن اقتصادی، نارضایتیهای واقعی دارند
[ترجمه ترگمان]تبتی ها، پس از دهه ها تبعیض فرهنگی و به حاشیه رانده شدن اقتصادی، نارضایتی خود را به همراه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تبتی ها، پس از دهه ها تبعیض فرهنگی و به حاشیه رانده شدن اقتصادی، نارضایتی خود را به همراه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید