marginal correction

پیشنهاد کاربران

🔸 **معادل فارسی:**
اصلاح جزئی / تصحیح حاشیه ای / اصلاح محدود / تعدیل خفیف
در زبان محاوره ای:
یه اصلاح کوچیک، یه تغییر جزئی، یه دست کاری ریز
- - -
🔸 **تعریف ها بر اساس زمینه:**
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( ویرایشی – نوشتاری ) :**
تغییرات کوچک یا یادداشت هایی که در حاشیه ی متن ( margin ) نوشته می شن—معمولاً توسط ویراستار، معلم، یا خواننده ی دقیق.
مثال:
The professor made a few marginal corrections on my essay.
استاد چند اصلاح حاشیه ای روی مقاله م انجام داد.
2. ** ( اقتصادی – تحلیلی ) :**
تغییرات جزئی در روند بازار، قیمت، یا شاخص ها که نشان دهنده ی نوسانات خفیف یا اصلاح موقتی هستند—نه تغییرات اساسی.
مثال:
The stock market saw a marginal correction after last week’s rally.
بازار سهام بعد از رشد هفته ی گذشته، یه اصلاح جزئی داشت.
3. ** ( آماری – تحلیلی ) :**
در تحلیل داده ها، ممکنه به تنظیمات جزئی در مدل یا متغیرها برای بهبود دقت اشاره داشته باشه—مثلاً در مدل های رگرسیون یا تحلیل حساسیت.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
minor adjustment – slight revision – small correction – tweak – soft pullback