marchioness

/ˌmɑːrʃəˈnes//ˌmɑːʃəˈnes/

معنی: کلفت، نوعی گلابی، زوجه مارکی
معانی دیگر: (عنوان اشرافی) مارشنس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the wife or widow of a marquis.

(2) تعریف: a woman who holds in her own right the equivalent of a marquis's rank.

جمله های نمونه

1. She wanted her daughter to be a marchioness, maintaining that there was nothing wrong with Virginia which marriage wouldn't cure.
[ترجمه گوگل]او می‌خواست دخترش یک مارچیونیست باشد و معتقد بود که هیچ مشکلی در ویرجینیا وجود ندارد که ازدواج آن را درمان نکند
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست دخترش یک مارکیز باشد و ثابت کند که هیچ عیب و ایرادی در ویرجینیا نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Marchioness of Blandford is still seriously ill from head injuries after a hunting accident at the weekend.
[ترجمه گوگل]مارچیونس بلاندفورد پس از یک حادثه شکار در آخر هفته هنوز به دلیل جراحات سرش به شدت بیمار است
[ترجمه ترگمان]پس از یک تصادف شکار در آخر هفته، \"مارشیونس of\" هنوز به طور جدی از جراحات سرش بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Marchioness is in intensive care after a fall from her horse.
[ترجمه گوگل]مارچیونس پس از سقوط از اسبش در مراقبت های ویژه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]\"مارشیونس\" بعد از سقوط از اسب تحت مراقبت های شدید قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Marchioness had lost her husband, but worse was to follow.
[ترجمه گوگل]مارچیونس شوهرش را از دست داده بود، اما بدتر از این بود
[ترجمه ترگمان]مارکیز شوهر خود را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Go and visit the marchioness to-morrow and tell her the story.
[ترجمه گوگل]فردا برو و به مارشیونی سر بزن و ماجرا را برایش تعریف کن
[ترجمه ترگمان]برو و مارکیز را ملاقات کن و داستان را برایش تعریف کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The marchioness had set out early, announcing she was going to visit friends near Yellowmead Down.
[ترجمه گوگل]زن راهپیمایی زود به راه افتاده بود و اعلام کرده بود که به دیدن دوستان نزدیک یلومید داون می رود
[ترجمه ترگمان]پیرزن زود راه افتاد و خبر داد که می خواهد دوستان نزدیک Yellowmead را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had taken it for granted that the Marchioness Manson was still in Washington, where she had gone some four weeks previously with her niece, Madame Olenska.
[ترجمه گوگل]او این را بدیهی می دانست که مارچیونس منسون هنوز در واشنگتن است، جایی که او حدود چهار هفته قبل با خواهرزاده اش، مادام اولنسکا، به آنجا رفته بود
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسیده بود که the مان سون هنوز در واشنگتن است، جایی که چهار هفته پیش با خواهرزاده خود به آنجا رفته بود، مادام Olenska
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Researchers have found an early example of writing done on silk paper in the tomb of a Marchioness who died around 16 in Mawangdui, Hunan.
[ترجمه گوگل]محققان نمونه اولیه ای از نوشتن روی کاغذ ابریشم را در مقبره یک مارکیونه که در حوالی 16 سالگی در Mawangdui، هونان درگذشت، یافته اند
[ترجمه ترگمان]محققان یک نمونه اولیه از نوشتن انجام شده بر روی کاغذ ابریشمی در مقبره زنی که در حدود ۱۶ سال در Mawangdui در هونان کشته شد را پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلفت (اسم)
charwoman, maidservant, gillie, chambermaid, tire-woman, biddy, handmaid, housemaid, moll, woman, girl, trull, waitress, marchioness

نوعی گلابی (اسم)
marchioness, marquise

زوجه مارکی (اسم)
marchioness

انگلیسی به انگلیسی

• wife or widow of a marquis; woman holding the rank of marquis herself
a marchioness is the wife or widow of a marquis, or a woman with the same rank as a marquis.

پیشنهاد کاربران

بپرس