march on

جمله های نمونه

1. She stole a march on me.
[ترجمه گوگل]او یک راهپیمایی روی من دزدید
[ترجمه ترگمان] اون یه قدم به سمت من برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They planned to march on and liberate the city.
[ترجمه علیرضا] آنها قصد کردند که به طرف شهر حرکت کرده و آن را آزاد کنند.
|
[ترجمه گوگل]آنها قصد داشتند به سمت و سوی شهر حرکت کنند و شهر را آزاد کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد داشتند که شهر را آزاد کنند و شهر را آزاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The commander waved to the soldiers to march on.
[ترجمه گوگل]فرمانده برای سربازان دست تکان داد تا راهپیمایی کنند
[ترجمه ترگمان]فرمانده با اشاره دست به سربازان اشاره کرد که به راه خود ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's going on a march on Saturday in protest over the closure of the hospital.
[ترجمه گوگل]او روز شنبه در اعتراض به تعطیلی بیمارستان به راهپیمایی می‌رود
[ترجمه ترگمان]او روز شنبه در اعتراض به بسته شدن بیمارستان به راهپیمایی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They march on the next town.
[ترجمه گوگل]آنها به شهر بعدی راهپیمایی می کنند
[ترجمه ترگمان]به سوی شهر بعدی حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our rival company managed to steal a march on us by bringing out their software three months ahead of ours.
[ترجمه گوگل]شرکت رقیب ما موفق شد با ارائه نرم افزار خود سه ماه جلوتر از ما، مارش را از ما بدزدد
[ترجمه ترگمان]شرکت رقیب ما ترتیبی داد تا software را سه ماه پیش از ما بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our army stole a march on the enemy and reached the crossroads an hour ahead of them.
[ترجمه گوگل]لشکر ما یک مارش از دشمن را ربود و یک ساعت جلوتر از آنها به چهارراه رسید
[ترجمه ترگمان]ارتش ما به دشمن حمله کرد و یک ساعت جلوتر از آن ها به چهارراه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He gathered his troops and prepared to march on the capital .
[ترجمه گوگل]او نیروهای خود را جمع کرد و آماده راهپیمایی به سمت پایتخت شد
[ترجمه ترگمان]او سربازان خود را جمع کرد و آماده حرکت به پایتخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In August 1963 Luther King led a massive march on Washington.
[ترجمه گوگل]در اوت 1963، لوتر کینگ راهپیمایی عظیمی را به سمت واشنگتن رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه اوت سال ۱۹۶۳، لوتر کینگ یک راهپیمایی عظیم را در واشنگتن رهبری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He will hold hearings in March on the channel lineup.
[ترجمه گوگل]او در ماه مارس جلساتی را در مورد صف بندی کانال برگزار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او جلسات خود را در ماه مارس در مورد ترکیب کانال برگزار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The service was introduced in March on a six-month trial basis and replaced the hospital's cardiac ambulance.
[ترجمه گوگل]این سرویس در اسفند ماه به صورت آزمایشی شش ماهه معرفی شد و جایگزین آمبولانس قلبی بیمارستان شد
[ترجمه ترگمان]این سرویس در ماه مارس در یک دادگاه ۶ ماهه معرفی شد و محل بیمارستان ایست قلبی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The occasion was a peaceful march on government offices to protest against high crime levels.
[ترجمه گوگل]این مناسبت یک راهپیمایی مسالمت آمیز به سمت ادارات دولتی برای اعتراض به سطوح بالای جرم و جنایت بود
[ترجمه ترگمان]این رویداد راهپیمایی مسالمت آمیز در دفاتر دولتی برای اعتراض به سطح بالای جرائم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But buyers there may simply have stolen a march on the market.
[ترجمه گوگل]اما خریداران آنجا ممکن است به سادگی یک راهپیمایی در بازار را دزدیده باشند
[ترجمه ترگمان]اما خریداران ممکن است به سادگی یک راهپیمایی در بازار را دزدیده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gotta Get Home Quick March On The Double!
[ترجمه گوگل]باید سریع به خانه برگردید مارس در دوبل!
[ترجمه ترگمان]باید در روز ۲ مارس به خانه بروید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At the beginning of a ceremonial parade,he gives the order to march on.
[ترجمه گوگل]در آغاز یک رژه تشریفاتی، دستور رژه می دهد
[ترجمه ترگمان]در آغاز مراسم رژه برای رژه رفتن فرمان صادر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advance in the direction of

پیشنهاد کاربران

اقدام برای نابودی چیزی
درحال پیشرفت
به صورت گروهی به جایی رفتن برای نشان دادن اعتراض بر علیه چیزی.
ازبین بردن نابود کردن

بپرس