march off


راندن، وادار به رفتن کردن

انگلیسی به انگلیسی

• descend from, get down from

پیشنهاد کاربران

To walk somewhere fast, often because you
are angry
با عصبانیت جایی را ترک کردن
Example: She marched off angrily.
راندن, وادار به رفتن کردن

بپرس