marcel

/marˈsel//marˈsel/

(سابقا) با آهن داغ مو را فر زدن، گیسو را فر زدن، فر گیسو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a once-popular hairstyle consisting of deep, even waves put into the hair with a curling iron.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: marcels, marcelling, marcelled
• : تعریف: to style (hair) in deep, even waves with a curling iron.

جمله های نمونه

1. The doctor arranged for Marcel to see a top specialist in Paris.
[ترجمه گوگل]دکتر ترتیبی داد که مارسل به یک متخصص برجسته در پاریس مراجعه کند
[ترجمه ترگمان]پزشک ترتیبی داد که مارسل یک متخصص ارشد پاریس را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We read Gabriel Marcel and Erich Fromm, learning about phenomenology and social criticism.
[ترجمه گوگل]گابریل مارسل و اریش فروم را می خوانیم و در مورد پدیدارشناسی و نقد اجتماعی می آموزیم
[ترجمه ترگمان]ما گابریل مارسل و اریک فروم را خواندیم، درباره پدیده شناسی و انتقاد اجتماعی یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An inheritor of Marcel Duchamp's anarchic estate, he regards all forms of artistic orthodoxy with deep scepticism.
[ترجمه گوگل]او که وارث دارایی آنارشیک مارسل دوشان است، به همه اشکال ارتدوکس هنری با شک و تردید عمیق نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]او، وارث دارایی anarchic مارسل دوشان، تمام اشکال مسیحیت را با شکاکیت عمیق در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marcel was a professional contortionist for decades.
[ترجمه گوگل]مارسل برای چندین دهه یک پیچش گیر حرفه ای بود
[ترجمه ترگمان]مارسل برای دهه ها a حرفه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marcel was waking up, enchanted by the songs of peasants selling their wares beneath his window.
[ترجمه گوگل]مارسل در حال بیدار شدن بود، که مسحور آهنگ دهقانانی بود که اجناس خود را زیر پنجره او می فروختند
[ترجمه ترگمان]مارسل از خواب بیدار شده بود و توسط ترانه های روستایی که کالای خود را زیر پنجره اش می فروختند جادو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Marcel would no doubt take that as a compliment.
[ترجمه گوگل]اما مارسل بدون شک آن را به عنوان یک تعریف و تمجید تلقی می کند
[ترجمه ترگمان]ولی \"مارسل\" بدون شک این رو به عنوان یه تعریف قبول میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like Marcel Proust, he is making art out of his life, and tennis is an important element.
[ترجمه گوگل]او مانند مارسل پروست در حال ساختن هنر از زندگی خود است و تنیس یک عنصر مهم است
[ترجمه ترگمان]مانند مارسل پروست، او هنر را از زندگی خود بیرون می کند و تنیس یک عنصر مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Marcel viewed his mother as a confidante and best friend.
[ترجمه گوگل]مارسل به مادرش به عنوان یک دوست صمیمی و محرم نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]مارسل به مادرش به عنوان محرم راز و بهترین دوست نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seventy-five year old Marcel Callow has been practising his art for more than fifty years.
[ترجمه گوگل]مارسل کالو هفتاد و پنج ساله بیش از پنجاه سال است که هنر خود را تمرین می کند
[ترجمه ترگمان]مارسل بالتازار هفتاد و پنج ساله بیش از پنجاه سال است که مشغول تمرین هنر خود بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Marcel Proust once described voyages of discovery as seeking new landscapes and gaining new eyes.
[ترجمه گوگل]مارسل پروست زمانی سفرهای اکتشافی را به عنوان جستجوی مناظر جدید و به دست آوردن چشمان جدید توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]مارسل پروست یکبار سفره ای اکتشافی را به عنوان جستجوی مناظر جدید و به دست آوردن چشم جدید توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Marcel Marceau would have been a better choice.
[ترجمه گوگل]مارسل مارسئو انتخاب بهتری بود
[ترجمه ترگمان] مارسل مارسو خیلی بهتر از این بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nail polish, marcel, and hair dye should be avoided.
[ترجمه گوگل]باید از لاک ناخن، مارسل و رنگ مو اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان]باید از لاک ناخن، لاک ناخن، و رنگ مو اجتناب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then next Wednesday Marcel Marceau will be doing a one - nighter.
[ترجمه گوگل]سپس چهارشنبه آینده مارسل مارسئو یک شبانه را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]بعد چهارشنبه بعد، مارسل مارسو با یک nighter کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marcel Desailly rates Michael Essien as Chelsea's most important player this season.
[ترجمه گوگل]مارسل دسایی، مایکل اسین را مهمترین بازیکن چلسی در این فصل می داند
[ترجمه ترگمان]مارسل بالتازار مارسل Essien را در این فصل به عنوان مهم ترین بازیکن چلسی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Marcel income is steady during thereview.
[ترجمه گوگل]درآمد مارسل در طول بررسی ثابت است
[ترجمه ترگمان]درآمد مارسل در طول thereview ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name (french)
set hair in waves, style with regular waves using a heated curling iron (in the style of the french hairdresser marcel grateau)
curls in hair, marcel wave, hairstyle with deep natural looking waves made by a heated curling iron (in the style of the french hairdresser marcel grateau)

پیشنهاد کاربران

بپرس