marbling

/ˈmɑːrbl̩ɪŋ//ˈmɑːbl̩ɪŋ/

معنی: مرمر کاری
معانی دیگر: ظاهر مرمر مانند، (به ویژه در مورد سه طرف بریده شده ی کتاب) رنگ آمیزی و آرایش با طرح مرمری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a streaked or mottled pattern like that of marble.

(2) تعریف: the act, process, or art of giving a marbled appearance to something.

(3) تعریف: streaks or flecks of fat in meat, esp. beef.

جمله های نمونه

1. a marbling of fat in beef
چربی (پیه) مرمر مانند در گوشت گاو

2. What sculpture is to a block of marble, education is to the soul.
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی برای یک قطعه سنگ مرمر، آموزش برای روح است
[ترجمه ترگمان]آنچه که مجسمه سازی به یک بلوک مرمر تعلق دارد، آموزش روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What is sculpture is to a block of marble, education is to the soul.
[ترجمه گوگل]آنچه مجسمه سازی است به یک بلوک مرمر است، آموزش برای روح است
[ترجمه ترگمان]آنچه که مجسمه سازی به یک بلوک مرمر تعلق دارد، آموزش روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The walls of the palace are marble with silver inlay.
[ترجمه گوگل]دیوارهای کاخ مرمر با منبت نقره است
[ترجمه ترگمان]دیواره ای کاخ با inlay نقره مرمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dome was supported by white marble columns.
[ترجمه گوگل]گنبد را ستون‌های مرمر سفید نگه می‌داشتند
[ترجمه ترگمان]گنبد با ستون های مرمر سفید پشتیبانی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is chipping away at a block marble with a chisel.
[ترجمه گوگل]او با یک اسکنه سنگ مرمر را خرد می کند
[ترجمه ترگمان]یک تکه سنگ مرمر را با یک اسکنه از آن جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The church has an ornate black and white marbled interior.
[ترجمه گوگل]کلیسا دارای یک فضای داخلی مرمر سیاه و سفید تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]کلیسا سفید پر زرق و برق سفید و سفید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They put up a marble tablet in memory of his father.
[ترجمه گوگل]لوح مرمری به یاد پدرش نصب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک لوح مرمرین در خاطره پدرش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The temple is supported by marble columns.
[ترجمه گوگل]معبد توسط ستون های مرمری پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]این معبد توسط ستون های مرمر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Marble Arch is a famous London landmark.
[ترجمه گوگل]طاق مرمر یکی از مکان های دیدنی لندن است
[ترجمه ترگمان]سنگ مرمر یک نقطه عطف مشهور لندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The statue was carved out of marble.
[ترجمه گوگل]مجسمه از سنگ مرمر تراشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]مجسمه از مرمر تراشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The house has a superb staircase made from oak and marble.
[ترجمه گوگل]این خانه دارای یک راه پله عالی ساخته شده از بلوط و مرمر است
[ترجمه ترگمان]این خانه پلکان بسیار بزرگی است که از چوب بلوط و مرمر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The figures were sculpted from single blocks of marble.
[ترجمه گوگل]پیکره ها از تک بلوک های سنگ مرمر مجسمه سازی شده بودند
[ترجمه ترگمان]این مجسمه ها از بلوک های منفرد ساخته شده از سنگ مرمر ساخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These steps are made of marble.
[ترجمه گوگل]این مراحل از سنگ مرمر ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]این گام ها از مرمر ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They are quarrying the hillside for marble.
[ترجمه گوگل]آنها در حال استخراج سنگ مرمر دامنه تپه هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دامنه کوه برای مرمر قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرمر کاری (اسم)
marbling

تخصصی

[علوم دامی] ماربلینگ ؛ پراکندگی چربی بین عضله که به گوشت، ظاهری با لکه های سفید می دهد .

انگلیسی به انگلیسی

• application of decorative material to a surface to give the appearance of marble

پیشنهاد کاربران

marbling ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: مرمری شدن
تعریف: به وجود آمدن رگه های چربی بین ماهیچه های دام هم زمان با افزایش سن
ابر و بادسازی

بپرس