marbled

/ˈmɑːrbl̩d//ˈmɑːbl̩d/

مر مرنما، مخطط، ابری، رگ رگ

جمله های نمونه

1. marbled paper
کاغذ نقش مرمردار

2. The church has an ornate black and white marbled interior.
[ترجمه گوگل]کلیسا دارای یک فضای داخلی مرمر سیاه و سفید تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]کلیسا سفید پر زرق و برق سفید و سفید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The plant has oval green leaves marbled with brownish-purple.
[ترجمه گوگل]این گیاه دارای برگ های سبز بیضی شکل مرمری با بنفش مایل به قهوه ای است
[ترجمه ترگمان]گیاه به رنگ سبز بیضی با بنفش متمایل به قهوه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Footsteps rang out along the marbled hallway.
[ترجمه گوگل]صدای پا در راهروی مرمری بلند شد
[ترجمه ترگمان]در راهرو مرمری صدای پایی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I gaped at the expansive marbled entryway, the elegant chandeliers, and white-tiled floors.
[ترجمه گوگل]به ورودی بزرگ مرمری، لوسترهای زیبا و کف‌های کاشی‌کاری‌شده سفید نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]با دهان باز به the مرمرین، the آراسته و کف کاشی سفید خیره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The marbled staircase leads to 126 rooms and suites filled with period furniture.
[ترجمه گوگل]پلکان مرمری به 126 اتاق و سوئیت پر از مبلمان دورهمی منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]پلکان مرمری به ۱۲۶ اتاق و suites پر شده از مبل دوره منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All feature a distinctive marbled effect on a glossy surface.
[ترجمه گوگل]همه دارای یک اثر مرمری متمایز بر روی یک سطح براق هستند
[ترجمه ترگمان]روی سطح براق یک اثر marbled متمایز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The meat is marbled by a thick tracery of finer fat.
[ترجمه گوگل]گوشت توسط یک ردیاب ضخیم از چربی ریزتر مرمر شده است
[ترجمه ترگمان]گوشت با a ضخیم از چربی دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Freshfields's new marbled offices off Fleet Street would pique the ego of the grandest City banker.
[ترجمه گوگل]دفاتر مرمری جدید Freshfields در خارج از خیابان فلیت، احساسات بزرگترین بانکدار شهر را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]offices سفید جدید از خیابان فلیت استریت را نشان خواهد داد و از بزرگ ترین بانکدار شهر بزرگ بهره مند خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The covers were marbled paper and the spine was of red leather, tooled in gold.
[ترجمه گوگل]جلدها از کاغذ مرمر و ستون فقرات از چرم قرمز و با ابزار طلا بود
[ترجمه ترگمان]جلد کاغذ سفید بود و ستون فقراتم از چرم قرمز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He got glimpses of marbled halls.
[ترجمه گوگل]او نگاهی اجمالی به سالن های مرمری دید
[ترجمه ترگمان]از تالارهای مرمرین به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Early maturing, prime marbled beef.
[ترجمه گوگل]گوشت گاو مرمری اولیه، زودرس
[ترجمه ترگمان]در اوایل بلوغ، اولین تکه گوشت گوساله سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The three blocks, city, university, and town, marbled with innumerable streets.
[ترجمه گوگل]سه بلوک، شهر، دانشگاه و شهرک، با خیابان‌های بی‌شماری مرمر شده‌اند
[ترجمه ترگمان]سه کوچه، شهر، دانشگاه، شهر و شهر، از خیابان های بی شمار ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marbled grey nuance, supplied in kits of 2 mats.
[ترجمه گوگل]رنگ های خاکستری مرمری، در کیت های 2 تشک عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]از نکات ظریف grey خاکستری استفاده می کند که در جعبه های ۲ تشک عرضه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hawksbill turtle possesses a beautiful marbled shell, which has been exploited for thousands of years as the sole source of commercial tortoiseshell.
[ترجمه گوگل]لاک پشت پوزه عقابی دارای پوسته مرمری زیبایی است که برای هزاران سال به عنوان تنها منبع لاک پشت تجاری مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]لاک پشت hawksbill دارای یک پوسته مرمری زیبایی است که هزاران سال به عنوان تنها منبع tortoiseshell تجاری مورد بهره برداری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is marbled has a pattern or colouring like that of marble; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس