mapped

جمله های نمونه

1. sorrow was mapped on her face
غم بر صورتش نقش بسته بود.

2. I went home and mapped out my strategy.
[ترجمه گوگل]به خانه رفتم و استراتژی خود را ترسیم کردم
[ترجمه ترگمان]به خانه رفتم و استراتژی خود را طرح ریزی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Surveyors mapped out the lie of the land.
[ترجمه گوگل]نقشه برداران دروغ زمین را ترسیم کردند
[ترجمه ترگمان]surveyors نقشه سرزمین را ترسیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These mountains have been mapped out.
[ترجمه گوگل]این کوه ها ترسیم شده اند
[ترجمه ترگمان]این کوه ها طرح ریزی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As soon as the plan is mapped out,he jumps at once.
[ترجمه گوگل]به محض ترسیم نقشه، او بلافاصله می پرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه نقشه مشخص شد، فورا می پرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His future is all mapped out ahead of him.
[ترجمه گوگل]آینده او همگی پیش روی او ترسیم شده است
[ترجمه ترگمان]آینده او از او برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The committee mapped out a long - term plan.
[ترجمه گوگل]کمیته یک برنامه بلندمدت ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]این کمیته یک برنامه بلند مدت را طرح ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has his career path clearly mapped out.
[ترجمه گوگل]او مسیر شغلی خود را به وضوح ترسیم کرده است
[ترجمه ترگمان]او مسیر شغلی خود را به روشنی مشخص کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The scientists mapped the surface of the moon.
[ترجمه گوگل]دانشمندان از سطح ماه نقشه برداری کردند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان سطح ماه را نقشه برداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her own future had been mapped out for her by wealthy and adoring parents.
[ترجمه گوگل]آینده او توسط والدین ثروتمند و دوست داشتنی برای او ترسیم شده بود
[ترجمه ترگمان]آینده او برای او با پدر و مادر wealthy برنامه ریزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She mapped out her ideas on the new project.
[ترجمه گوگل]او ایده های خود را در پروژه جدید ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]او ایده های خود را در مورد پروژه جدید طرح ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This whole plan has been most carefully mapped out.
[ترجمه گوگل]کل این طرح با دقت بیشتری ترسیم شده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه به دقت طرح ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He mapped death rates from cholera against housing values and water supply companies over dozens of London districts.
[ترجمه گوگل]او نرخ مرگ و میر ناشی از وبا را در برابر ارزش مسکن و شرکت های تامین آب در ده ها منطقه لندن ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]او نرخ مرگ و میر ناشی از وبا در برابر ارزش مسکن و شرکت های تامین آب را در ده ها منطقه لندن نقشه برداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although types of users can be mapped on to these specific functions, this restricts the generality and flexibility of the curriculum.
[ترجمه گوگل]اگرچه می توان انواع کاربران را بر روی این عملکردهای خاص ترسیم کرد، اما این امر کلیت و انعطاف برنامه درسی را محدود می کند
[ترجمه ترگمان]اگر چه انواع کاربران می توانند روی این توابع خاص نگاشته شوند، این امر عمومیت و انعطاف پذیری برنامه درسی را محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] نگاشته شده

انگلیسی به انگلیسی

• diagramed, outlined, planned

پیشنهاد کاربران

مورد بررسی قرار دادن
ترسیم شده
برداشت کردن
نگاشت شده

بپرس