map out

پیشنهاد کاربران

### ✅ 1. map ( فعل )
🔹 معنی: نقشه کشی کردن، مسیر یا موقعیت جغرافیایی چیزی را مشخص کردن.
🔹 کاربرد: بیشتر برای مکان های واقعی یا ترسیم فیزیکی نقشه ها استفاده می شه.
📘 مثال:
- They mapped the coastline using drones.
...
[مشاهده متن کامل]

آن ها خط ساحلی را با استفاده از پهپادها نقشه برداری کردند.
📘 ترجمه رایج: نقشه برداری کردن، ترسیم کردن.
- - -
### ✅ 2. map out ( فعل عبارتی – phrasal verb )
🔹 معنی: برنامه ریزی دقیق، طرح ریزی کامل، یا ترسیم هدفمند یک مسیر ( نه لزوماً فیزیکی )
🔹 کاربرد: برای برنامه ریزی، استراتژی، آینده، پروژه، ایده ها و هر چیزی که نیاز به طراحی یا فکر ساختاری داره.
📘 مثال:
- She mapped out her career path before graduating.
او مسیر شغلی اش را پیش از فارغ التحصیلی با دقت طرح ریزی کرد.
📘 ترجمه رایج: برنامه ریزی کردن، طرح ریزی کردن، مسیر چیزی را مشخص کردن.
### 🔁 مثال مقایسه ای:
1. The scientists mapped the river’s path.
دانشمندان مسیر رودخانه را نقشه برداری کردند.
( واقعی، فیزیکی )
2. The team mapped out their plan for the new product.
تیم، برنامه خود برای محصول جدید را طرح ریزی کرد.
( ذهنی، آینده نگر )
chatgpt

مثال؛
She mapped out the route for the road trip.
In a discussion about a project, someone might say, “Let’s map out the timeline and milestones. ”
A teacher might use the term to describe planning out the curriculum for the school year.
نقشه کشیدن
To plan something in details.
Such as a program or one's future.
جزء به جز ء معین کردن
مرتب کردن
ترتیب دادن
ترسیم کردن
طرج چیدن
چیدمان کردن
دو دوتاچارتا کردن
ترسیم کردن
to plan the details of ( something, such as a program or one's future ) برنامه ریزی جزئیات
We mapped out a plan of action.
They mapped her campaign for governor all out.
She has her future all mapped out.
( فعل ) طرح ریزی چیزی را بصورت دقیق انجام دادن، برنامه ریزی دقیق ( با جزئیات ) انجام دادن

طرح ریزی
to plan something in detail به جزیئات چیزی بصورت دقیق پرداختن
Jan is very abbitious. he mapped out his career at the age of 16
نقشه کشیدن درمورد اینده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس