1. The entire manufacturing process has been automated.
[ترجمه گوگل]کل فرآیند تولید به صورت خودکار انجام شده است
[ترجمه ترگمان]کل فرآیند تولید خودکار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کل فرآیند تولید خودکار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Access to the manufacturing process is on a strictly need-to-know basis.
[ترجمه گوگل]دسترسی به فرآیند تولید کاملاً بر اساس نیاز به دانستن است
[ترجمه ترگمان]دسترسی به فرآیند تولید براساس یک اساس کاملا نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دسترسی به فرآیند تولید براساس یک اساس کاملا نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is a schematic diagram of the manufacturing process at that level of detail for a simple capacitor.
[ترجمه گوگل]این یک نمودار شماتیک از فرآیند تولید در آن سطح از جزئیات برای یک خازن ساده است
[ترجمه ترگمان]این یک نمودار شماتیک از فرآیند تولید در آن سطح از جزئیات برای یک خازن ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک نمودار شماتیک از فرآیند تولید در آن سطح از جزئیات برای یک خازن ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This stage of the manufacturing process involved tailoring complex systems to customer specifications, testing, order consolidation and shipping.
[ترجمه گوگل]این مرحله از فرآیند تولید شامل تنظیم سیستم های پیچیده با مشخصات مشتری، آزمایش، تجمیع سفارش و حمل و نقل است
[ترجمه ترگمان]این مرحله از فرآیند تولید شامل سیستم های پیچیده هماهنگ با مشخصات مشتری، آزمایش، یکپارچگی سفارش و حمل و نقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مرحله از فرآیند تولید شامل سیستم های پیچیده هماهنگ با مشخصات مشتری، آزمایش، یکپارچگی سفارش و حمل و نقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thus the entire manufacturing process tends to be relatively expensive compared with other forms of production.
[ترجمه گوگل]بنابراین کل فرآیند تولید در مقایسه با سایر اشکال تولید نسبتاً گران است
[ترجمه ترگمان]بنابراین کل فرآیند تولید نسبت به دیگر اشکال تولید نسبتا هزینه بر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین کل فرآیند تولید نسبت به دیگر اشکال تولید نسبتا هزینه بر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Its key responsibility is to ensure that the manufacturing process is fully supplied with materials in a cost-effective way.
[ترجمه گوگل]مسئولیت اصلی آن این است که اطمینان حاصل شود که فرآیند تولید به طور کامل با مواد به روشی مقرون به صرفه تامین می شود
[ترجمه ترگمان]مسیولیت اصلی آن تضمین این است که فرآیند تولید به طور کامل با مواد به روش مقرون به صرفه تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسیولیت اصلی آن تضمین این است که فرآیند تولید به طور کامل با مواد به روش مقرون به صرفه تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The design and manufacturing process of the special fixture for machining the slimness shaft on the lathe has been described in this article.
[ترجمه گوگل]فرآیند طراحی و ساخت فیکسچر مخصوص ماشینکاری شفت باریکی بر روی ماشین تراش در این مقاله شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند طراحی و ساخت تجهیزات ویژه برای ماشین کاری ماشین ماشین خراطی در این مقاله شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند طراحی و ساخت تجهیزات ویژه برای ماشین کاری ماشین ماشین خراطی در این مقاله شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Is the product part of a manufacturing process or sold as a spare part?
[ترجمه گوگل]آیا محصول بخشی از فرآیند تولید است یا به عنوان قطعه یدکی فروخته می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا محصول بخشی از فرآیند تولید است یا به عنوان بخش یدکی فروخته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا محصول بخشی از فرآیند تولید است یا به عنوان بخش یدکی فروخته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A manufacturing process of high performance coated sand phenolic resin was introduced.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند تولید رزین فنلی شن و ماسه با عملکرد بالا معرفی شد
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید رزین فنولی با عملکرد بالا، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید رزین فنولی با عملکرد بالا، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Actually, the manufacturing process of any societies is a continuous expanded reproduction process.
[ترجمه گوگل]در واقع، فرآیند تولید هر جامعه ای یک فرآیند بازتولید مداوم است
[ترجمه ترگمان]در واقع فرآیند تولید هر جامعه ای یک فرآیند تولید مثل مداوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع فرآیند تولید هر جامعه ای یک فرآیند تولید مثل مداوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Assist to train new staffs with manufacturing process, equipment control and other relevant procedures.
[ترجمه گوگل]کمک به آموزش کارکنان جدید با فرآیند تولید، کنترل تجهیزات و سایر روش های مربوطه
[ترجمه ترگمان]کمک به آموزش پرسنل جدید با فرآیند تولید، کنترل تجهیزات و روش های مرتبط دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمک به آموزش پرسنل جدید با فرآیند تولید، کنترل تجهیزات و روش های مرتبط دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Manufacturing process of electromagnetic shielding glass shares the same technology as that of laminated glass.
[ترجمه گوگل]فرآیند تولید شیشه های محافظ الکترومغناطیسی از فناوری مشابه شیشه های لمینت برخوردار است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید شیشه حفاظ دار، همان تکنولوژی را با همان تکنولوژی که از laminated استفاده می کند، به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید شیشه حفاظ دار، همان تکنولوژی را با همان تکنولوژی که از laminated استفاده می کند، به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Melamine and powder in the manufacturing process, to join more easily.
[ترجمه گوگل]ملامینه و پودر در فرآیند تولید، برای پیوستن راحت تر
[ترجمه ترگمان]پودر و پودر در فرآیند تولید به راحتی به هم می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پودر و پودر در فرآیند تولید به راحتی به هم می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Involve in manufacturing process design for plant expansion project.
[ترجمه گوگل]در طراحی فرآیند تولید برای پروژه توسعه کارخانه شرکت کنید
[ترجمه ترگمان]در طراحی فرآیند تولید برای پروژه توسعه کارخانه شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طراحی فرآیند تولید برای پروژه توسعه کارخانه شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید