manufacturing cost

/ˌmænjəˈfækt͡ʃərɪŋˈkɑːst//ˌmænjʊˈfækt͡ʃərɪŋkɒst/

هزینه ساخت

جمله های نمونه

1. The Japanese are expert at lowering manufacturing costs.
[ترجمه گوگل]ژاپنی ها در کاهش هزینه های تولید متخصص هستند
[ترجمه ترگمان]ژاپنی ها در کاهش هزینه های تولید تخصص دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This cuts testing time and reduces manufacturing costs.
[ترجمه گوگل]این باعث کاهش زمان تست و کاهش هزینه های تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این کار زمان تست را کاهش می دهد و هزینه های تولید را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Review and analyze existing manufacturing cost system, and be able to identify opportunities for the division to effectively control and plan material usages and production overheads.
[ترجمه گوگل]سیستم هزینه ساخت موجود را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید و قادر به شناسایی فرصت‌های بخش برای کنترل و برنامه‌ریزی مؤثر مصرف مواد و هزینه‌های سربار تولید باشید
[ترجمه ترگمان]سیستم هزینه تولید موجود را بررسی و تحلیل کرده، و قادر به شناسایی فرصت ها برای تقسیم به طور موثر کنترل و برنامه کاربردی مواد و سربار تولید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Manufacturing cost saving ability, such as consumable material utilization, equipment maintenance and repairing cost.
[ترجمه گوگل]توانایی صرفه جویی در هزینه های ساخت، مانند استفاده از مواد مصرفی، تعمیر و نگهداری تجهیزات و هزینه تعمیر
[ترجمه ترگمان]توانایی تولید هزینه تولید مثل مصرف مواد مصرفی، تعمیر و نگهداری تجهیزات و تعمیر هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The result shows that it can lower manufacturing cost, decrease labor intensity and increase production rate.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که می تواند هزینه تولید را کاهش دهد، شدت کار را کاهش دهد و نرخ تولید را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که می تواند هزینه تولید را کاهش داده، شدت کار را کاهش داده و نرخ تولید را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the catalyst producer, catalyst manufacturing cost and material limitations are paramount.
[ترجمه گوگل]برای تولید کننده کاتالیست، هزینه ساخت کاتالیزور و محدودیت های مواد بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]برای تولید کننده کاتالیست، هزینه تولید کاتالیست و محدودیت های مواد دارای اولویت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The manufacturing cost excluding cost of distribution.
[ترجمه گوگل]هزینه ساخت بدون احتساب هزینه توزیع
[ترجمه ترگمان]هزینه تولید به استثنای هزینه توزیع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Participate in and contribute to any activities of manufacturing cost improvements.
[ترجمه گوگل]مشارکت و مشارکت در هر گونه فعالیت بهبود هزینه تولید
[ترجمه ترگمان]در فعالیت های تولیدی شرکت کنید و در فعالیت های تولیدی شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Must have strong knowledge of manufacturing cost accounting.
[ترجمه گوگل]باید دانش قوی از حسابداری بهای تمام شده تولید داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باید دانش قوی از حسابداری هزینه ساخت داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Method study and process improvement, reduce manufacturing cost and improve quality.
[ترجمه گوگل]مطالعه روش و بهبود فرآیند، کاهش هزینه ساخت و بهبود کیفیت
[ترجمه ترگمان]روش مطالعه و بهبود فرآیند، کاهش هزینه تولید و بهبود کیفیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The polyester products maker attributed the forecast to weak world-wide demand that has lowered production volumes and increased manufacturing costs.
[ترجمه گوگل]سازنده محصولات پلی استر این پیش بینی را به دلیل تقاضای ضعیف در سراسر جهان دانست که باعث کاهش حجم تولید و افزایش هزینه های تولید شده است
[ترجمه ترگمان]تولیدکننده محصولات پلی استر این پیش بینی را به تقاضای جهانی ضعیف نسبت داد که حجم تولید را کاهش داده و هزینه های تولید را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Additionally, falling prices for key commodities, like copper, are keeping a lid on most manufacturing costs.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کاهش قیمت کالاهای کلیدی، مانند مس، هزینه های تولید را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کاهش قیمت کالاهای کلیدی مانند مس، در بیشتر هزینه های تولید، در حال نگه داری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Affected by this, the business card printing and membership card making manufacturing cost increases dramatically.
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر این امر، هزینه ساخت چاپ کارت ویزیت و کارت عضویت به طور چشمگیری افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]چاپ کارت تجاری و کارت عضویت که تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته اند به طور چشمگیری افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is of great importance to study EME of three-ring gear transmission to increase loading capacity, minimize design parameters and reduce manufacturing cost.
[ترجمه گوگل]مطالعه EME انتقال دنده سه حلقه برای افزایش ظرفیت بارگیری، به حداقل رساندن پارامترهای طراحی و کاهش هزینه ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]مطالعه eme از جعبه دنده سه حلقه ای جهت افزایش ظرفیت بارگذاری، به حداقل رساندن پارامترهای طراحی و کاهش هزینه تولید اهمیت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The object function of the model is the sum of manufacturing cost and quality loss. The machining capability and function requirement were given as the restriction conditions.
[ترجمه گوگل]تابع هدف مدل مجموع هزینه ساخت و کاهش کیفیت است قابلیت ماشینکاری و عملکرد مورد نیاز به عنوان شرایط محدودیت داده شد
[ترجمه ترگمان]تابع هدف مدل، مجموع هزینه تولید و از دست دادن کیفیت است قابلیت ماشینکاری و نیازمندی های تابعی به عنوان شرایط محدودکننده ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] هزینه تولید
[ریاضیات] هزینه ی تولید، هزینه ی ساخت

پیشنهاد کاربران

بپرس