• : تعریف: a company that makes things in large quantities, usually in a factory and using machines.
- The car manufacturer has admitted that some of its new cars may have defective parts.
[ترجمه گوگل] این خودروساز اعتراف کرده است که برخی از خودروهای جدیدش ممکن است قطعات معیوب داشته باشند [ترجمه ترگمان] تولید کننده خودرو تایید کرده است که برخی از اتومبیل های جدید آن ممکن است قطعات معیوب داشته باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an arms manufacturer
سازنده ی اسلحه
2. The shoe manufacturer had several outlets.
[ترجمه گوگل]تولید کننده کفش چندین شعبه داشت [ترجمه ترگمان]تولید کننده کفش چندین خروجی داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The company has evolved into a major chemical manufacturer.
[ترجمه گوگل]این شرکت به یک تولید کننده عمده مواد شیمیایی تبدیل شده است [ترجمه ترگمان]این شرکت به تولید کننده مواد شیمیایی اصلی تبدیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A famous manufacturer makes the product.
[ترجمه گوگل]یک سازنده معروف این محصول را می سازد [ترجمه ترگمان]یک تولیدکننده مشهور محصول را می سازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. , so the manufacturer will repair it.
[ترجمه گوگل]، بنابراین سازنده آن را تعمیر می کند [ترجمه ترگمان] که سازنده این کار رو انجام میده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A manufacturer negligently made and marketed a car with defective brakes.
[ترجمه گوگل]یک تولیدکننده با سهل انگاری خودرویی را با ترمز معیوب ساخته و به بازار عرضه کرده است [ترجمه ترگمان]یک تولیدکننده با بی توجهی یک اتومبیل را با ترمزهای معیوب به بازار عرضه کرده و به بازار عرضه کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are the leading manufacturer in both defence and commercial products.
[ترجمه عرفان کوهپیمان] آنها پُرادینگر پیشرو در فرآورده های دفاعی و بازرگانیک اند.
|
[ترجمه گوگل]آنها تولید کننده پیشرو در محصولات دفاعی و تجاری هستند [ترجمه ترگمان]آن ها تولید کننده اصلی هم در زمینه دفاع و هم محصولات تجاری هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The auto manufacturer discontinued that car back in 199
[ترجمه گوگل]این خودروساز در سال 199 تولید این خودرو را متوقف کرد [ترجمه ترگمان]تولید کننده خودرو در سال ۱۹۹ اتومبیل را متوقف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There were several possibilities open to each manufacturer.
[ترجمه عرفان کوهپیمان] چندین احتمال برای هر پُرادینگر باز بود.
|
[ترجمه گوگل]چندین امکان برای هر سازنده وجود داشت [ترجمه ترگمان]چندین احتمال وجود داشت که برای هر تولید کننده باز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The manufacturer of this excellent violin has really sweated the details.
[ترجمه گوگل]سازنده این ویولن عالی واقعاً جزئیات را تحت تأثیر قرار داده است [ترجمه ترگمان]تولید کننده این ویولون عالی واقعا همه چیز را عرق کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That manufacturer outstripped all his competitors in sales last year.
[ترجمه گوگل]این تولید کننده در سال گذشته از همه رقبای خود در فروش پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]این تولید کننده در سال گذشته از همه رقبای خود پیشی گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Germany is a major manufacturer of motor cars.
[ترجمه گوگل]آلمان یکی از تولیدکنندگان بزرگ خودروهای موتوری است [ترجمه ترگمان]آلمان یکی از تولیدکنندگان عمده خودروهای موتوری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Any manufacturer who does not conform to the standards could be prosecuted under the Consumers Protection Act, 198
[ترجمه گوگل]هر سازنده ای که با استانداردها مطابقت نداشته باشد می تواند تحت پیگرد قانونی قانون حمایت از مصرف کنندگان، 198 باشد [ترجمه ترگمان]هر تولیدکننده که مطابق با استانداردها همخوانی ندارد، تحت قانون حمایت از مصرف کنندگان، ۱۹۸ مورد پی گرد قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She wants to buy direct from the manufacturer and cut out the middleman.
[ترجمه گوگل]او می خواهد مستقیماً از سازنده بخرد و واسطه را کنار بگذارد [ترجمه ترگمان]اون می خواد مستقیما از تولید کننده شرکت کنه و رابط رو قطع کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The car manufacturer was forced to shed jobs following a dramatic sales slump.
[ترجمه گوگل]این خودروساز پس از رکود شدید فروش مجبور به ترک شغل شد [ترجمه ترگمان]تولید کننده خودرو مجبور به اخراج مشاغل پس از رکود شدید فروش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید