manually

/ˈmænjuːəli//ˈmænjʊəli/

معنی: بصورت دستی، با دست
معانی دیگر: بصورت دستی، با دست

جمله های نمونه

1. You may need to enter this information manually.
[ترجمه گوگل]ممکن است لازم باشد این اطلاعات را به صورت دستی وارد کنید
[ترجمه ترگمان]ممکن است لازم باشد این اطلاعات را به صورت دستی وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Few of the machines are operated manually.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از ماشین ها به صورت دستی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از ماشین ها به صورت دستی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The doors can be manually operated in the event of fire.
[ترجمه گوگل]در صورت آتش سوزی می توان درب ها را به صورت دستی کار کرد
[ترجمه ترگمان]درها را می توان به صورت دستی در صورت آتش سوزی فعال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The work was done manually, not by a machine.
[ترجمه گوگل]کار به صورت دستی انجام شد نه با ماشین
[ترجمه ترگمان]کار به صورت دستی انجام شد، نه یک ماشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The device is manually operated, using a simple handle.
[ترجمه گوگل]دستگاه به صورت دستی و با استفاده از یک دسته ساده کار می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه به صورت دستی کار می کند و از یک دسته ساده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pilots tried to manually override the plane's computer control.
[ترجمه گوگل]خلبانان سعی کردند به صورت دستی کنترل کامپیوتر هواپیما را نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]خلبانان سعی کردند کنترل کامپیوتر هواپیما را به صورت دستی کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The phonetic information is manually input using a special keyboard having 21 keys.
[ترجمه گوگل]اطلاعات آوایی به صورت دستی با استفاده از یک صفحه کلید ویژه با 21 کلید وارد می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات آوایی، ورودی دستی با استفاده از یک صفحه کلید ویژه است که دارای ۲۱ کلید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The restorers manually hacked back the brush each season and planted the choicest prairie flower seed they could find.
[ترجمه گوگل]مرمت‌کنندگان هر فصل به صورت دستی قلم مو را هک می‌کردند و بهترین بذر گل دشتی را که می‌توانستند پیدا کنند کاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور دستی قلم مو را در هر فصل باز کردند و the گل دانه چمن را که می توانستند پیدا کنند، کار گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can manually rectify mistakes or ask the program to search the dictionary and list the probable corrections.
[ترجمه گوگل]می توانید اشتباهات را به صورت دستی اصلاح کنید یا از برنامه بخواهید که فرهنگ لغت را جستجو کند و اصلاحات احتمالی را لیست کند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به طور دستی اشتباه ات را اصلاح کنید و یا از برنامه بخواهید تا فرهنگ لغت را جستجو کرده و اشتباه ات احتمالی را فهرست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It also covers data held manually which can be identified using a code held on a computer.
[ترجمه گوگل]همچنین داده‌هایی را که به صورت دستی نگهداری می‌شوند را پوشش می‌دهد که می‌توان با استفاده از کد نگه‌داشته شده در رایانه شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین داده ها به صورت دستی را پوشش می دهد که می توان آن ها را با استفاده از یک کد که بر روی یک کامپیوتر قرار داشت، شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The propellant flow rates were controllable either manually or via the on-board computer system.
[ترجمه گوگل]نرخ جریان پیشرانه به صورت دستی یا از طریق سیستم کامپیوتری روی برد قابل کنترل بود
[ترجمه ترگمان]سرعت جریان سوخت به صورت دستی و یا از طریق سیستم کامپیوتر بر روی صفحه کنترل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The data in Appendix H were digitized manually using an xy grid with coordinate values in the range 0-1000.
[ترجمه گوگل]داده های پیوست H به صورت دستی با استفاده از یک شبکه xy با مقادیر مختصات در محدوده 0-1000 دیجیتالی شدند
[ترجمه ترگمان]داده ها در ضمیمه H با استفاده از یک شبکه xy با مقادیر مختصات در دامنه ۰ - ۱۰۰۰ دیجیتالی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you are manually recording in a diary a secretary should check the dates three months in advance on a daily basis.
[ترجمه گوگل]اگر به صورت دستی در یک دفتر خاطرات ثبت می کنید، منشی باید هر روز سه ماه قبل تاریخ ها را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]اگر شما به صورت دستی در دفتر یادداشت خود ثبت می کنید، یک منشی باید تاریخ های سه ماه را به طور روزانه چک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You would have to manually sort the input cards, then rearrange the names in the correct order.
[ترجمه گوگل]شما باید کارت های ورودی را به صورت دستی مرتب کنید، سپس نام ها را به ترتیب صحیح مرتب کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید کارت های ورودی را به صورت دستی مرتب کنید، سپس نام را به ترتیب صحیح بازآرایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Results of examinations can be recorded manually on suitably designed cards or forms.
[ترجمه گوگل]نتایج امتحانات را می توان به صورت دستی بر روی کارت ها یا فرم های طراحی شده مناسب ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها را می توان به صورت دستی بر روی کارت های طراحی مناسب و یا اشکال ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

به صورت دستی (قید)
manually

با دست (قید)
manually

تخصصی

[نساجی] با دست - بوسیله دست - دستی
[ریاضیات] دستی، به طور دستی

انگلیسی به انگلیسی

• by hand; physically

پیشنهاد کاربران

بپرس