mantra

/ˈmæntrə//ˈmæntrə/

(آیین هندوها) سرود، قرائت (به ویژه خواندن آهنگین ودا)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Hindu sacred formula to be spoken or sung in prayer.

جمله های نمونه

1. A personal mantra is sometimes repeated as an aid to meditation or prayer.
[ترجمه haniyeh2318@gmail.com] a word or sound that is repiatet as a prayer to help people کلمه یا صدایی که به عنوان دعا برای کمک به مردم تکرار می شود
|
[ترجمه کبری ذوله] گاهی برای کمک به مدیتیشن یا دعا، یک ذکر شخصی را تکرار می کنند.
|
[ترجمه گوگل]یک مانترا شخصی گاهی اوقات به عنوان کمکی برای مدیتیشن یا دعا تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]یک شعار شخصی گاهی به عنوان کمک به مدیتیشن یا عبادت تکرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Treasury Secretary has stuck to his mantra that 'a strong dollar is in America's interest'.
[ترجمه گوگل]وزیر خزانه داری به شعار خود پایبند است که «دلار قوی به نفع آمریکا است»
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری به شعار خود پایبند است مبنی بر اینکه یک دلار قوی به نفع آمریکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Listening to customers is now part of the mantra of new management in public services.
[ترجمه گوگل]گوش دادن به مشتریان اکنون بخشی از شعار مدیریت جدید در خدمات عمومی است
[ترجمه ترگمان]گوش دادن به مشتریان در حال حاضر بخشی از شعار مدیریت جدید در خدمات عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But the mantra serves mainly to remind me of my deep attachment to the nubble.
[ترجمه گوگل]اما مانترا عمدتاً برای یادآوری وابستگی عمیق من به نوبل است
[ترجمه ترگمان]اما این شعار به طور عمده مرا به یاد دلبستگی عمیق من به the می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a mantra that has proved to be a winning argument in the past.
[ترجمه گوگل]این یک مانترا است که در گذشته ثابت شده است که یک استدلال برنده است
[ترجمه ترگمان]این یک شعار است که ثابت شده است در گذشته یک استدلال برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Flattening tax rates has fast become the mantra of reform-minded politicians.
[ترجمه گوگل]صاف کردن نرخ های مالیاتی به سرعت تبدیل به شعار سیاستمداران اصلاح طلب شده است
[ترجمه ترگمان]نرخ مالیات بر ضد مالیات به سرعت شعار سیاستمداران اصلاح طلب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She repeated a Chinese mantra that it opposes attempts to politicise these issues or use them to erect new trade barriers.
[ترجمه گوگل]او یک شعار چینی را تکرار کرد که با تلاش برای سیاسی کردن این موضوعات یا استفاده از آنها برای ایجاد موانع تجاری جدید مخالف است
[ترجمه ترگمان]او یک شعار چینی را تکرار کرد که مخالف تلاش برای سیاسی کردن این مسائل یا استفاده از آن ها برای ایجاد موانع تجاری جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first such technique is the howitzer mantra. Prepare a mantra that works for you.
[ترجمه گوگل]اولین چنین تکنیکی مانترا هویتزر است یک مانترا آماده کنید که برای شما مفید باشد
[ترجمه ترگمان]اولین تکنیک این روش خمپاره انداز است یک شعار را آماده کنید که برایتان کارساز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We trot out the old Blair mantra from memory.
[ترجمه گوگل]ما مانترای قدیمی بلر را از حافظه خارج می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما شعار قدیمی بلر را از حافظه رد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. 'I have a mantra: You can do more for yourself than I can do for you, ' says Raymond Scalettar, a Washington, D. C., rheumatologist and former chairman of the American Medical Association.
[ترجمه گوگل]ریموند اسکالتار، متخصص روماتولوژی و رئیس سابق انجمن پزشکی آمریکا، می‌گوید: «من یک شعار دارم: شما می‌توانید بیشتر از آنچه من برای شما انجام دهم برای خودتان انجام دهید
[ترجمه ترگمان]ریموند Scalettar، واشنگتن دی سی می گوید: من یک شعار دارم: شما می توانید برای خود بیش از آنچه که من برای شما انجام می دهم، انجام دهید ج, و رئیس سابق انجمن پزشکی آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A veneration of the ancient is the movement's mantra and han fu is its uniform.
[ترجمه گوگل]ستایش باستانی مانترای جنبش و هان فو یکنواخت آن است
[ترجمه ترگمان]احترام باستانی ancient است و کنگ فو اونیفورم مخصوص آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mantra in Hinduism and Buddhism, mystic words used in ritual and meditation.
[ترجمه گوگل]مانترا در آیین هندو و بودیسم، کلمات عرفانی که در مراسم و مراقبه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Mantra در آیین هندو و بودایی، واژه های عرفانی در مراسم و مراقبه به کار می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That is why the Mantra of Prajna Paramita was spoken.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که مانترا پراجنا پارامیتا گفته می شود
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که mantra of حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although the mantra is definitely efficacious, still, you have to samadhi.
[ترجمه گوگل]اگرچه مانترا قطعاً مؤثر است، با این حال، شما باید سامادی کنید
[ترجمه ترگمان]با اینکه این شعار قطعا موثر و موثر است، اما هنوز هم باید به این کار ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[یوگا] صوت یا ارتعاشهای انرژی که ذهن را از محدودیتهایش آزاد می کنند - ذکر

انگلیسی به انگلیسی

• word or combination of words that are chanted or sung as a prayer or incantation (hinduism)

پیشنهاد کاربران

* مانترا یک کلمه، صدا یا عبارت است که برای کمک به تمرکز در مراقبه تکرار می شود و اغلب در تمرینات روحانی برای دستیابی به حالت بالاتر از آگاهی یا تمرکز استفاده می شود.
** ابزاری برای تمرکز ذهن و هدایت افکار به سمت هدف یا نیت خاصی
...
[مشاهده متن کامل]

*** مانتراها می توانند صداها، کلمات یا عباراتی باشند که برای تقویت مراقبه و رشد روحانی خوانده می شوند. آنها می توانند به هر زبانی باشند و اغلب به دلیل اهمیت شخصی یا معنای روحانی انتخاب می شوند. تکرار یک مانترا می تواند ریتمی ایجاد کند که به ذهن کمک می کند وارد حالت مراقبه شود.
مترادف: Chant, incantation, affirmation.
متضاد: Distraction, silence, unfocused thought.
مثال؛
She repeated a mantra during her meditation to help calm her mind.
The mantra "Om" is commonly used in various spiritual practices.
He used a personal mantra to stay focused and motivated throughout the day.

( شعار یا . . . . ) که سرلوحه کار خود قرار میدهند
mantra \ ˈm�n - trə \ noun
1. a commonly repeated word or phrase
2. ( Sanskrit ) a “sacred utterance” in Vedism; one of a collection of orally transmitted poetic hymns
Ali
ورد زبان
رمز زندگی
شعار
تکیه کلام
عبارت تأکیدی
عبارت تاکیدی
کلام مقدس
ذکر
کلمات مثبت
That was my mantra
اون تکیه کلام من بود
شعار
My main mantra شعار مهم من . شعار همیشگی من
ورد . ذکر
شعار
ورد، ذکر
تکرار یک عمل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس