mantel

/ˈmæntl̩//ˈmæntl̩/

معنی: طاقچه بالا بخاری
معانی دیگر: (معماری - دیوار سنگی یا گچی دور شومینه و تاقچه ی بالای آن) سربخاری، دور بخاری، پیش بخاری، طاقچه بالا بخاری
mantel(shelf)
ورزش : پرس کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a frame, usu. decorative, around the sides and top of a fireplace.

(2) تعریف: a shelf at the top of a fireplace; mantelpiece.

جمله های نمونه

1. Even the mantel above the fire glowed white.
[ترجمه گوگل]حتی شومینه بالای آتش سفید می درخشید
[ترجمه ترگمان]حتی طاقچه بالای بخاری هم سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The single lamp burned on the mantel.
[ترجمه گوگل]تک لامپ روی مانتو سوخت
[ترجمه ترگمان] تنها چراغی که روی طاقچه شومینه می سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remove all objects from mantel to see if this eliminates the smell.
[ترجمه گوگل]تمام اشیاء را از شومینه خارج کنید تا ببینید آیا بو را از بین می برد یا خیر
[ترجمه ترگمان]همه اشیا را از طاقچه شومینه خارج کنید تا ببینید آیا این بو را از بین می برد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mohammed cut a piece out of his mantel not to wake her.
[ترجمه گوگل]محمد تکه ای از مانتو برید تا او را بیدار نکند
[ترجمه ترگمان]محمد تکه ای از روی پیش بخاری برداشت که او را بیدار نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soot was blown down into the mantel.
[ترجمه گوگل]دوده به داخل شومینه دمیده شد
[ترجمه ترگمان] Soot به سمت طاقچه شومینه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the mantel were photographs of a man and a woman.
[ترجمه گوگل]روی مانتو عکس های یک مرد و یک زن بود
[ترجمه ترگمان]روی پیش بخاری عکسی از یک مرد و یک زن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Marble Fireplace, Marble Mantel, Fireplace Sets, Fireplace Accessories Fire Brike Fire Coal, Stone Statue Sculptures.
[ترجمه گوگل]شومینه مرمری، شومینه سنگ مرمر، مجموعه شومینه، لوازم جانبی شومینه آتش بریک زغال سنگ آتش، مجسمه های مجسمه سنگی
[ترجمه ترگمان]مرمر Fireplace، مرمر Mantel، Fireplace Sets، Fireplace لوازم جانبی آتش، زغال سنگ آتش، مجسمه سنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Britain they call a mantel a chimneypiece.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا مانتل را قطعه دودکش می نامند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا آن را a می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Er hat den Mantel fuer 400 Mark gekauft.
[ترجمه گوگل]Er hat den Mantel fuer 400 Mark gekauft
[ترجمه ترگمان] \"den\" mantel ۴۰۰ مارک \"مارک gekauft\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A French carved limestone fireplace mantel in the Rococo manner of Louis XV.
[ترجمه گوگل]شومینه سنگ آهکی حکاکی شده فرانسوی به شیوه روکوکوی لویی پانزدهم
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری سنگی حکاکی شده فرانسوی در سبک روکوکو لوی پانزدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the mantel a bust of Keats on a pedestal.
[ترجمه گوگل]روی مانتل نیم تنه کیتس روی یک پایه
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری یک تکه از Keats روی یک پایه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He set his watch to the clock on the mantel.
[ترجمه گوگل]ساعتش را روی مانتو گذاشت
[ترجمه ترگمان]ساعتش را روی طاقچه شومینه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She trotted softly through the passageway letting out on the living room, and entered it and stood before the fireplace mantel.
[ترجمه گوگل]او به آرامی از گذرگاهی که به اتاق نشیمن بیرون می‌آمد، چرخید و وارد آن شد و جلوی شومینه ایستاد
[ترجمه ترگمان]به آرامی از راهرو عبور کرد و وارد اتاق نشیمن شد و وارد آن شد و جلوی بخاری دیواری ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why have I described somebody's real ceramic elephant sitting on the mantel - piece?
[ترجمه گوگل]چرا فیل سرامیکی واقعی یک نفر را که روی مانتو نشسته توصیف کرده ام - قطعه؟
[ترجمه ترگمان]چرا من این فیل ceramic رو که روی طاقچه شومینه نشسته بود توصیف کردم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقچه بالا بخاری (اسم)
mantel, mantelshelf

تخصصی

[زمین شناسی] گوشته قسمتی از ساختمان داخلی زمین، بین قاعده پوسته و هسته که از عمق حدود 100 تا 2900 کیلومتر قرار دارد. و دارای سه لایه مختلف می باشد
[] پرس کردن

انگلیسی به انگلیسی

• decorative structure which frames the sides and top of a fireplace

پیشنهاد کاربران

mantel ( n ) ( m�ntl ) ( also mantle ) ( also mantelpiece, mantlepiece ) =a shelf above a fireplace, e. g. There was a clock on the mantel.
mantel

بپرس