manoeuver


علوم مهندسى : تدبیر بکار بردن

جمله های نمونه

1. But they aim at engagement and tactics level manoeuver mostly, lacking the research about the terrain environment in campaign level.
[ترجمه گوگل]اما آنها عمدتاً مانور سطح تعامل و تاکتیک را هدف قرار می دهند، بدون تحقیق در مورد محیط زمین در سطح کمپین
[ترجمه ترگمان]اما هدف آن ها در سطح درگیری و تاکتیک بیشتر، فقدان تحقیقات در مورد محیط زمین در سطح فعالیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use your arrow keys to manoeuver the pieces.
[ترجمه گوگل]از کلیدهای جهت نما برای مانور دادن قطعات استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از کلیدهای فلش برای تقسیم کردن قطعات استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Therefore, how to improve narrow channel manoeuver safety is always a hotly discussed question in the navigation circles.
[ترجمه گوگل]بنابراین، چگونگی بهبود ایمنی مانور کانال باریک همیشه یک سوال داغ در محافل ناوبری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چگونگی بهبود ایمنی کانال باریک، همیشه یک مساله مورد بحث در حلقه های جهت یابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am so eager to improve myself that accumulate a lot experience of teaching by participating student union and educational manoeuver during the four years in college.
[ترجمه گوگل]من آنقدر مشتاق هستم که خودم را بهبود بخشم که با شرکت در مانورهای آموزشی و اتحادیه دانشجویی در طی چهار سال تحصیل در کالج، تجربیات زیادی از تدریس به دست بیاورم
[ترجمه ترگمان]من بسیار مشتاق پیشرفت خودم هستم که در طی چهار سال کالج، تجربه زیادی از تدریس را با مشارکت در اتحادیه دانش آموزان و manoeuver آموزشی جمع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The military ocean environment support (MOES) is the important behavior in modern information battle. It is closely connected with manoeuver and going through a naval battle.
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از محیط اقیانوس نظامی (MOES) رفتار مهم در نبرد اطلاعاتی مدرن است ارتباط نزدیکی با مانور و عبور از یک نبرد دریایی دارد
[ترجمه ترگمان]حمایت محیط اقیانوس نظامی (MOES)رفتار مهم در نبرد اطلاعات مدرن است این ارتباط نزدیکی با manoeuver و عبور از یک نبرد دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Regarding this situation, the author here is trying to apply matter-element assessment method and fuzzy mathematical comprehensive assessment method to assess narrow channel manoeuver safety.
[ترجمه گوگل]با توجه به این وضعیت، نویسنده در اینجا سعی دارد از روش ارزیابی ماده - عنصر و روش ارزیابی جامع ریاضی فازی برای ارزیابی ایمنی مانور کانال باریک استفاده کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به این وضعیت، مولف در اینجا سعی دارد از روش ارزیابی اجزا ماده و روش ارزیابی جامع ریاضی برای ارزیابی ایمنی کانال باریک استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Controlling the approaching speed and using the "rudder cycling" stopping manoeuver are favorable to the minimization of the stopping distance.
[ترجمه گوگل]کنترل سرعت نزدیک شدن و استفاده از مانور توقف "سکان دوچرخه" برای به حداقل رساندن فاصله توقف مطلوب است
[ترجمه ترگمان]کنترل سرعت نزدیک و استفاده از \"دوچرخه سواری سکان\" stopping برای به حداقل رساندن مسافت توقف مطلوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The development character of network centric operation needs new simulation models and evaluation methods, to forecast the effect of manoeuver based on information superiority.
[ترجمه گوگل]ویژگی توسعه عملیات شبکه محور نیاز به مدل‌های شبیه‌سازی و روش‌های ارزیابی جدید، برای پیش‌بینی اثر مانور بر اساس برتری اطلاعات دارد
[ترجمه ترگمان]ویژگی توسعه عملیات شبکه محور به مدل های شبیه سازی و روش های ارزیابی نیاز دارد تا تاثیر of بر مبنای برتری اطلاعات پیش بینی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This one miracle, is because of us beginning from 200 a dispersion every school term student of organization is carried out manoeuver .
[ترجمه گوگل]این یک معجزه، به این دلیل است که ما از سال 200 پراکندگی هر دانش آموز ترم مدرسه سازمان را مانور می دهیم
[ترجمه ترگمان]این یک معجزه است، این به خاطر ما است که از ۲۰۰ پراکندگی در هر ترم تحصیلی سازمان خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the development of Fuzzy Mathematics, some progress has been achieved in setting up the simulation model for turning manoeuver collision avoidance decision.
[ترجمه گوگل]با توسعه ریاضیات فازی، پیشرفت هایی در راه اندازی مدل شبیه سازی برای تصمیم گیری اجتناب از برخورد مانور حاصل شده است
[ترجمه ترگمان]با توسعه ریاضیات فازی، پیشرفت هایی در ایجاد مدل شبیه سازی برای تبدیل تصمیم اجتناب از برخورد تصادفی حاصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One can get optical feedback real time in each step of molecular design by visual docking manoeuver .
[ترجمه گوگل]می توان در هر مرحله از طراحی مولکولی با مانور داکینگ بصری بازخورد نوری را در زمان واقعی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]می توان زمان واقعی را در هر مرحله از طراحی مولکولی بوسیله manoeuver داکینگ دیداری به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Also know factory safety fire control well, often organize safe education at the regular intervals, safety-check and safety manoeuver to live.
[ترجمه گوگل]همچنین کنترل آتش ایمنی کارخانه را به خوبی بدانید، اغلب آموزش ایمن را در فواصل زمانی منظم، بررسی ایمنی و مانور ایمنی برای زندگی سازماندهی کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می دانیم که کنترل آتش سوزی کارخانه به خوبی کنترل می شود و اغلب در فواصل زمانی منظم، ایمنی و امنیت ایمن را برای زندگی سازماندهی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Based on MGIS, the graphics processing subsystem aims at the displaying of troop disposition, equipment deployment, facility deployment and manoeuver in military electron map.
[ترجمه گوگل]بر اساس MGIS، زیرسیستم پردازش گرافیکی با هدف نمایش وضعیت نیروها، استقرار تجهیزات، استقرار تسهیلات و مانور در نقشه الکترونیکی نظامی است
[ترجمه ترگمان]بر پایه MGIS، سیستم پردازش گرافیکی با هدف نمایش موقعیت سربازان، استقرار تجهیزات، استقرار تجهیزات و manoeuver در نقشه الکترونی نظامی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• planned military exercise; change in the movement or direction of a moving vehicle; move which involves skill and dexterity; strategy (also maneuver)
perform a military exercise; change the movement or direction of a moving vehicle; move, change position; control with skill and dexterity; use strategy to gain an objective (also maneuver)

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
1. ( نظامی، در جمع ) مانور، رزمایش، نمایش رزمی؛ مشق
2. ( مجازی ) مانور، حرکت ماهرانه؛ تمهید، نقشه، تدبیر، شگرد، ترفند؛ حیله
3. ( نظامی و غیره ) مانور دادن، ماهرانه حرکت کردن
4. ( نظامی و غیره ) مانور دادن؛ تدبیرِ . . . . کردن، تمهیدِ . . . کردن
...
[مشاهده متن کامل]

5. ماهرانه هدایت کردن، ماهرانه بردن، ماهرانه پیش بردن

بپرس