manicurist

/ˈmænɪˌkjərəst//ˈmænɪkjuːrɪst/

معنی: مانیکورزن
معانی دیگر: ناخن آرا، مانیکور کننده

جمله های نمونه

1. Manicurists are skilled at shaping and filing nails.
[ترجمه گوگل]مانیکوریست ها در فرم دادن و سوهان کشیدن ناخن مهارت دارند
[ترجمه ترگمان]manicurists در شکل دادن و پر کردن ناخن ها مهارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some manicurists will then buff the nail with a chamois pad to impart a sheen on the finished item.
[ترجمه گوگل]سپس برخی از مانیکوریست‌ها ناخن را با یک پد بابونه صاف می‌کنند تا درخشندگی به محصول تمام شده ببخشند
[ترجمه ترگمان]سپس برخی از manicurists میخ را با یک کیسه چرمی نخودی می کنند تا بر روی آیتم نهایی درخشندگی تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If your manicurist gets scissors out, immediately head for the door.
[ترجمه گوگل]اگر مانیکوریست شما قیچی را بیرون آورد، فوراً به سمت در بروید
[ترجمه ترگمان]اگر manicurist قیچی را بیرون بیاورد فورا به طرف در حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kimlinn Pham, from Vietnam, is a medicourious manicurist a hair salon in Virginia.
[ترجمه گوگل]کیملین فام، اهل ویتنام، یک مانیکور متخصص در یک آرایشگاه در ویرجینیا است
[ترجمه ترگمان]پام - پام که از ویتنام گرفته شده است، یکی از سالن های آرایش مو در ویرجینیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each manicurist should have a state - issued cosmetology license that is current and visibly displayed.
[ترجمه گوگل]هر مانیکوریست باید یک مجوز ارایشی صادر شده توسط ایالتی داشته باشد که در حال حاضر و به وضوح نمایش داده شود
[ترجمه ترگمان]هر manicurist باید دارای مجوز رسمی صادر شده دولتی باشد که در حال حاضر و آشکارا نمایش داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Celebrity manicurist Deborah Lippmann says those with fair skin shouldopt for blue-based shades with soft shimmer, which will look crisp—notgoth—even on porcelain hands like Liv Tyler's.
[ترجمه گوگل]دبورا لیپمن، مانیکوریست مشهور، می‌گوید کسانی که پوست روشن دارند، باید سایه‌های آبی با درخشندگی ملایم را انتخاب کنند، که حتی روی دست‌های چینی مانند لیو تایلر، واضح به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]manicurist دبورا فیریک، بازیگر معروف پوست، می گوید آن هایی که پوست سفید دارند و رنگ های آبی روشن دارند و درخشش ملایمی دارند، که به نظر می رسد به صورت notgoth - حتی روی دست های چینی مانند Liv تایلر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He grows restless, seducing a manicurist and pressing her to prostitution.
[ترجمه گوگل]او بی قرار می شود، یک مانیکوریست را اغوا می کند و او را به فحشا می کشاند
[ترجمه ترگمان]او بی قرار می شود و یک manicurist را فریب می دهد و او را به فحشا فشار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The young mother, the laundromat patron, the manicurist - these represent advertisers'attempts to depict opinion leaders.
[ترجمه گوگل]مادر جوان، حامی لباسشویی، مانیکوریست - اینها نشان دهنده تلاش تبلیغ کنندگان برای به تصویر کشیدن رهبران افکار هستند
[ترجمه ترگمان]مادر جوان، حامی laundromat، the - این ها نشان دهنده تلاش تبلیغاتی برای نشان دادن رهبران فکری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kimlinn Pham, from Vietnam, is a manicurist a hair salon in Virginia.
[ترجمه گوگل]کیملین فام، اهل ویتنام، یک مانیکوریست یک آرایشگاه در ویرجینیا است
[ترجمه ترگمان]پام - پام از ویتنام، یک سالن آرایش مو در ویرجینیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مانیکورزن (اسم)
manicurist

انگلیسی به انگلیسی

• one who gives a manicure, one who shapes and polishes the fingernails
a manicurist is a person whose job is manicuring people's hands and nails.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : manicure
✅️ اسم ( noun ) : manicure / manicurist
✅️ صفت ( adjective ) : manicured
✅️ قید ( adverb ) : _
ناخن کار

بپرس