manhunt

/ˈmænˌhənt//ˈmænhʌnt/

معنی: تعقیب جنایتکاران
معانی دیگر: تعقیب زندانی یا تبهکار فراری، شکار تبهکار (man hunt هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an organized, intensive search, usu. for a fugitive or fugitives from the law.

جمله های نمونه

1. the manhunt netted the escaped prisoners
پس از تعقیب و جستجو،پلیس موفق به دستگیری زندانیان فراری شد.

2. Police have launched a nationwide manhunt .
[ترجمه گوگل]پلیس یک تعقیب و گریز در سراسر کشور راه اندازی کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس عملیات تجسس در سراسر کشور را آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The police have launched a manhunt after the body of a six-year-old boy was found last night.
[ترجمه گوگل]پلیس در پی پیدا شدن جسد یک پسر بچه شش ساله شب گذشته تعقیب و گریز را آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس پس از اینکه جسد یک پسر شش ساله را در شب گذشته پیدا کردند، عملیات تجسس را آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After an international manhunt, Frankel was found living in a Hamburg hotel under an assumed name in September 199
[ترجمه گوگل]پس از یک تعقیب و گریز بین المللی، فرانکل در سپتامبر 199 در هتلی در هامبورگ پیدا شد که با نامی فرضی زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]پس از تجسس بین المللی، فرانکل در هتلی در هامبورگ تحت یک نام فرضی در ماه سپتامبر ۱۹۹ فرد یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Seale, 4 who was arrested after a massive manhunt, yesterday admitted extortion, conspiracy, and possessing weapons.
[ترجمه گوگل]سیل، 4 ساله که پس از یک تعقیب و گریز گسترده دستگیر شد، دیروز به اخاذی، توطئه و داشتن سلاح اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]Seale، ۴ نفر که پس از یک تعقیب عظیم بازداشت دستگیر شد، دیروز اخاذی، توطئه، توطئه و داشتن اسلحه دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The military said it had launched a big manhunt for army coup leaders who escaped when their men surrendered.
[ترجمه گوگل]ارتش گفت که تعقیب و گریز بزرگی را برای یافتن رهبران کودتاچی ارتش که با تسلیم شدن افرادشان فرار کردند، آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان]ارتش اعلام کرد که عملیات تجسس برای رهبران کودتا که پس از تسلیم شدن افراد خود فرار کرده اند را آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then more Chelsea players joined in the manhunt for Simpson.
[ترجمه گوگل]سپس بازیکنان بیشتری از چلسی به دنبال سیمپسون پیوستند
[ترجمه ترگمان]سپس players بیشتری در تعقیب و تعقیب سیمپسون به گروه ملحق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By manhunt engine, we can make use of the dynamic repository to expand more search object.
[ترجمه گوگل]با موتور جستجوی انسان، می‌توانیم از مخزن پویا برای گسترش بیشتر شی جستجو استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از موتور تجسس، می توانیم از مخزن پویا برای توسعه شی جستجو بیشتر استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over. Chester Stiles was arrested in Navade during a traffic stop and he is now scheduled to appear in court.
[ترجمه گوگل]تعقیب و گریز سراسری برای یک کودک آزاری به پایان رسیده است چستر استایلز در نواده در حین توقف ترافیک دستگیر شد و اکنون قرار است در دادگاه حاضر شود
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است چستر تاون در طی یک توقف ترافیک در Navade دستگیر شد و اکنون قرار است در دادگاه حاضر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over.
[ترجمه گوگل]تعقیب و گریز سراسری برای یک کودک آزاری به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The police have launched a massive manhunt for the escapees.
[ترجمه گوگل]پلیس تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری فراریان آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس یک تعقیب گسترده برای فراریان را آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The police launched a manhunt for the suspected murderer.
[ترجمه گوگل]پلیس تعقیب قاتل مظنون را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس دنبال قاتل مظنون میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moonshiners tipped off about their manhunt about to be outspread.
[ترجمه گوگل]Moonshiners در مورد شکار انسان در شرف گسترده شدن خبر دادند
[ترجمه ترگمان]اونا در مورد تعقیب و تعقیب شون فرار کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Another three bystanders also died during a massive manhunt involving hundreds of armed police commandos and snipers in black body armour, assisted by helicopters and dogs.
[ترجمه گوگل]سه ناظر دیگر نیز در جریان یک تعقیب و گریز گسترده که صدها کماندو پلیس مسلح و تک تیرانداز با زره بدن سیاه و به کمک هلیکوپترها و سگ ها درگیر بودند، جان باختند
[ترجمه ترگمان]سه نفر دیگر نیز در طی یک تعقیب گسترده که شامل صدها نفر از کماندوهای ارتش مسلح و تک تیراندازان در سلاح های سیاه بدن بودند، کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Manhunt a New York Times Bestseller to be adapted into a forthcoming film starring Harrison Ford.
[ترجمه گوگل]جستجوی انسان پرفروش نیویورک تایمز برای اقتباس در فیلمی آینده با بازی هریسون فورد
[ترجمه ترگمان]Manhunt یک روزنامه نیویورک تایمز است که قرار است در یک فیلم آینده با بازی هریسون فورد تطبیق داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعقیب جنایتکاران (اسم)
manhunt

انگلیسی به انگلیسی

• intensive hunt or search made for a specific person (especially a criminal or escaped convict)
a manhunt is a search for someone who has escaped or disappeared.

پیشنهاد کاربران

شکار تبهکار ( اجرای قانون جستجو برای یک فراری خطرناک ) .
noun
[count] : an organized search for a person and especially for a criminal
After several days of searching, the sheriff called off the◀️ manhunt
◀️The FBI launched a manhunt to find the kidnappers
تعقیب تبهکاران

بپرس