1. he reached manhood in a frontier town
در یک شهر مرزی پا به دوران بلوغ گذاشت.
2. they proved their manhood by resisting the enemy
آنان با مقاومت در برابر دشمن مردانگی خود را ثابت کردند.
3. the country lost the flower of its manhood in that war
در آن جنگ،کشور گل سرسبد مردان خود را از دست داد.
4. Youth is a blunder; manhood a struggle, old age a regret.
[ترجمه گوگل]جوانی اشتباه است مردانگی یک مبارزه، پیری یک حسرت
[ترجمه ترگمان]جوانی اشتباه است، مردانگی است، پیری است، پیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When a boy reaches manhood, he should behave like a man.
[ترجمه گوگل]وقتی پسر به مردانگی می رسد باید مانند مردان رفتار کند
[ترجمه ترگمان]وقتی پسری به سن بلوغ برسد، او باید مثل یک مرد رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He grew from adolescence to young manhood.
[ترجمه گوگل]او از نوجوانی به جوانی رسید
[ترجمه ترگمان]اون از دوره بلوغ تا جوانی رشد کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His son has grown into manhood.
8. The nation's manhood died on the battlefields of World War I.
[ترجمه گوگل]مردانگی ملت در جبهه های جنگ جهانی اول جان باخت
[ترجمه ترگمان]مردی که در جنگ جهانی اول کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her new-found power was a threat to his manhood.
[ترجمه گوگل]قدرت تازه یافته او تهدیدی برای مردانگی او بود
[ترجمه ترگمان]قدرت جدید او برای مردانگی او تهدیدی محسوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The transition from boyhood to manhood can be a confusing period.
[ترجمه گوگل]گذار از دوران پسری به مردانگی می تواند یک دوره گیج کننده باشد
[ترجمه ترگمان]گذر از دوران کودکی تا زمان بلوغ می تواند دوره گیج کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His handwriting, from earliest young manhood, was flowing and graceful.
[ترجمه گوگل]دست خط او، از همان دوران جوانی، روان و برازنده بود
[ترجمه ترگمان]خط او از همان نخستین مردانگی جوانی بود که روان و زیبا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He began to go bald in early manhood.
[ترجمه گوگل]او در اوایل جوانی شروع به کچل شدن کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به کچل شدن در جوانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He had barely reached manhood when he married.
[ترجمه گوگل]وقتی ازدواج کرد به سختی به مردانگی رسیده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی ازدواج می کرد به سختی به مردانگی دست پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had spent the years of his young manhood in this city while I was still going to cheder.
[ترجمه گوگل]او سال‌های جوانی‌اش را در این شهر گذرانده بود، در حالی‌که من هنوز می‌رفتم هوس کنم
[ترجمه ترگمان]سال ها در این شهر بود که من هنوز به cheder می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When I was a boy growing into manhood, I had a bedroom window all to myself and no female siblings.
[ترجمه گوگل]وقتی پسری بودم و به سمت مردانگی رشد می کردم، یک پنجره اتاق خواب داشتم که تماماً برای خودم بود و خواهر و برادر زن نداشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی من پسری بودم که بزرگ شدم، یک پنجره اتاق خواب برای خودم و هیچ خواهر و خواهر زن نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 