mangled

جمله های نمونه

1. His body was crushed and mangled beyond recognition.
[ترجمه گوگل]بدن او له شد و غیرقابل تشخیص بود
[ترجمه ترگمان]بدنش له شده و خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My sweater got mangled in the washing machine.
[ترجمه گوگل]ژاکتم در ماشین لباسشویی خراب شد
[ترجمه ترگمان]ژاکتم توی ماشین لباس شویی پاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was off work because he'd mangled his hand in a machine.
[ترجمه گوگل]او از کار خارج شده بود زیرا دست خود را در دستگاه فرو کرده بود
[ترجمه ترگمان]او از کار بی کار بود، چون دستش را در یک ماشین پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His arm was mangled in the machine.
[ترجمه گوگل]بازویش در دستگاه فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]دستش در دستگاه خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He wrote a good speech, but he mangled it up.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی خوبی نوشت، اما آن را به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]او یک سخنرانی خوب نوشت، اما آن را پاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As he read the poem out loud, he mangled the rhythm so badly that it scarcely made any sense.
[ترجمه گوگل]در حالی که شعر را با صدای بلند می خواند، ریتم را چنان به هم می ریخت که به سختی معنی داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی شعر را با صدای بلند خواند، ریتم آن قدر بد شد که اصلا با عقل جور در نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His hand was mangled in the machine.
[ترجمه گوگل]دستش در دستگاه فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]دستش در دستگاه خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The car was badly mangled in the accident.
[ترجمه گوگل]در این تصادف خودرو به شدت منفجر شد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در تصادف خرد و خمیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The orchestra had mangled Bach's music.
[ترجمه گوگل]ارکستر موسیقی باخ را به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]نوازندگان موسیقی باخ را له کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They were impressively mangled, like outrageous metal sculptures.
[ترجمه گوگل]آنها به طرز چشمگیری مانند مجسمه های فلزی ظالمانه درهم ریخته بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طرز خطرناکی mangled بودند، مثل مجسمه های فلزی outrageous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yesterday afternoon onlookers watched in silence as the mangled Land Rover was removed from the Newcastle / London line.
[ترجمه گوگل]بعدازظهر دیروز تماشاگران در سکوت تماشای لندرور خراب از خط نیوکاسل/لندن خارج شدند
[ترجمه ترگمان]دیروز، هنگامی که لندرور mangled از خط لندن \/ لندن خارج شد، تماشاگران بعد از ظهر در سکوت تماشا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An unprepared passenger might be mangled by the door or might miss his stop altogether.
[ترجمه گوگل]مسافر ناآماده ممکن است در کنار در له شود یا توقف خود را به کلی از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]یک مسافر بدون آمادگی ممکن بود در کنار در له شود و یا ممکن است دست از دست دادن او به کلی از دست برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mangled bus had been quickly hauled away and the streets washed clean of blood.
[ترجمه گوگل]اتوبوس خراب شده به سرعت دور شده بود و خیابان ها از خون پاک شده بود
[ترجمه ترگمان]اتوبوس mangled به سرعت کنار گذاشته شده بود و خیابان ها پاک از خون شسته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had been working on mangled bodies all day, but this was the first patient he had lost.
[ترجمه گوگل]او تمام روز را روی بدن‌های ژولیده کار می‌کرد، اما این اولین بیمار بود که از دست داده بود
[ترجمه ترگمان]تمام روز روی جنازه ها کار کرده بود، اما این اولین باری بود که از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As far as anybody knew, he'd mangled himself while helping a friend with some car repairs.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که کسی می دانست، او در حالی که به یکی از دوستانش در تعمیر ماشین کمک می کرد، خودش را به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که کسی می دانست، در حالی که به یک دوست در تعمیرات ماشین کمک می کرد، خودش را تکه تکه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• you use mangled to describe something that has been crushed and twisted.

پیشنهاد کاربران

آش و لاش، آسیب دیده
لاشه
درب و داغون، له و په شده، از ریخت افتاده
له شده . از هم پاشیده شده
درهم ریخته

بپرس