manfully

/ˈmænfəli//ˈmænfəli/

مردانه، مردوار، دلیرانه

جمله های نمونه

1. He faced up to his troubles manfully.
[ترجمه گوگل]او مردانه با مشکلات خود روبرو شد
[ترجمه ترگمان]با این همه، با تمام مشکلات روبه رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They stuck to their task manfully.
[ترجمه گوگل]مردانه به وظیفه خود پایبند بودند
[ترجمه ترگمان]با هم به وظیفه خود پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The actors struggled manfully with some of the worst lines of dialogue ever written.
[ترجمه گوگل]بازیگران با برخی از بدترین خطوط دیالوگ که تا به حال نوشته شده بود، مردانه مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]بازیگران، مردانه با برخی از بدترین خطوط گفتگو که تا به حال نوشته شده بود، دست و پا می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Joe struggled manfully with his case and rucksack.
[ترجمه گوگل]جو مردانه با کیف و کوله پشتی اش مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]جو در حالی که دست و پایش را گم کرده بود، با دست و پا به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He strove manfully to overcome his speech defect.
[ترجمه گوگل]او مردانه تلاش کرد تا بر نقص گفتاری خود غلبه کند
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد که با لکنت زبان سخن بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They rose manfully to the challenge.
[ترجمه گوگل]آنها مردانه به این چالش برخاستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مردانه در مقابل این مبارزه برخاستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But he began to struggle manfully upwards, gaining mastery over one step before getting a crutch trapped in the lattice.
[ترجمه گوگل]اما او شروع به مبارزه مردانه به سمت بالا کرد و قبل از اینکه عصایی را در شبکه گیر بیاندازد، بیش از یک قدم تسلط پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اما شروع به مبارزه با مردانه کرد، بر یک قدم، پیش از آن که چوب زیر بغلش را گیر بیندازد و در کنار پنجره به گیر بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He walked on manfully, cutting down Springfield Road towards London Road.
[ترجمه گوگل]او مردانه راه رفت و جاده اسپرینگفیلد را به سمت جاده لندن قطع کرد
[ترجمه ترگمان]با شتاب راه می رفت و جاده اسپرینگ فیلد را به سوی جاده لندن می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My father gazed at me manfully.
[ترجمه گوگل]پدرم مردانه به من خیره شد
[ترجمه ترگمان]پدرم مردانه به من خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tuppe struggled manfully with the rucksack and suitcase.
[ترجمه گوگل]توپه مردانه با کوله پشتی و چمدان مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]با کوله و چمدان مردانه دست و پنجه نرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They pose manfully in some anonymous public space.
[ترجمه گوگل]آنها مردانه در فضای عمومی ناشناس ژست می گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها در برخی از فضای عمومی ناشناس، مردانه به نظر می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To expect them to stride manfully towards independence is rather like asking them to dive before they have been taught to swim.
[ترجمه گوگل]اینکه از آنها انتظار داشته باشیم که مردانه به سمت استقلال گام بردارند، بیشتر شبیه این است که از آنها بخواهیم قبل از اینکه شنا به آنها آموزش داده شود، شیرجه بزنند
[ترجمه ترگمان]انتظار داشته باشید که آن ها مردانه به سمت استقلال گام بردارند، ترجیح می دهند قبل از اینکه یاد بگیرند شنا کنند، شیرجه بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inevitably, although I struggled manfully with the work, I excelled in nothing.
[ترجمه گوگل]به ناچار، اگرچه مردانه با این کار مبارزه کردم، اما در هیچ کاری برتری نداشتم
[ترجمه ترگمان]به ناچار، با وجود اینکه من با این کار دست و پنجه نرم کردم، در هیچ چیز تخصص نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He faced up to his difficulties manfully.
[ترجمه گوگل]او مردانه با مشکلاتش روبرو شد
[ترجمه ترگمان]با تمام مشکلات روبه رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• like a man, courageously, bravely, determinedly, decisively
if someone does something manfully, they do it in a determined way; often used humorously.

پیشنهاد کاربران

بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قید مرکب ) دلیرانه. ( آنندراج ) . متهورانه و دلیرانه. ( ناظم الاطباء ) .

بپرس