1. A politician is a man who undertands government, and it takes a poiltician to run a government. A statesman is a politician who's been dead ten or fifeen years.
[ترجمه گوگل]سیاستمدار مردی است که حکومت را می شناسد و برای اداره یک دولت به یک سیاستمدار نیاز است یک دولتمرد، سیاستمداری است که ده یا پانزده سال از دنیا رفته است
[ترجمه ترگمان]یک سیاست مدار مردی است که دولت را اداره می کند و برای اداره یک دولت poiltician می گیرد یک سیاست مدار، سیاست مدار است که ده یا چهار سال پیش مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سیاست مدار مردی است که دولت را اداره می کند و برای اداره یک دولت poiltician می گیرد یک سیاست مدار، سیاست مدار است که ده یا چهار سال پیش مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Great men’s sons seldom do well.
[ترجمه گوگل]پسران مردان بزرگ به ندرت خوب عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]پسران مردان بزرگ به ندرت خوب کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسران مردان بزرگ به ندرت خوب کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Every man is the master of his own fortune.
[ترجمه گوگل]هر انسانی صاحب ثروت خود است
[ترجمه ترگمان]هر مردی صاحب ثروت خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر مردی صاحب ثروت خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One cannot always be a hero, but one can always be a man.
[ترجمه گوگل]نمی توان همیشه قهرمان بود، اما همیشه می توان مرد بود
[ترجمه ترگمان]انسان همیشه نمی تواند قهرمان باشد، اما همیشه می تواند یک مرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان همیشه نمی تواند قهرمان باشد، اما همیشه می تواند یک مرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The more things a man is ashamed of, the more respectable he is. George Bernard Shaw
[ترجمه گوگل]هر چه انسان از چیزهای بیشتری خجالت بکشد، محترم تر است جورج برنارد شاو
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر مردم از او خجالت بکشند، آدم محترم و محترمی است \" جورج برنارد \" برنارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر مردم از او خجالت بکشند، آدم محترم و محترمی است \" جورج برنارد \" برنارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. No man can do two things at once.
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمی تواند دو کار را همزمان انجام دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند دو کار را یکجا انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند دو کار را یکجا انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He is not a wise man who cannot play the fool on occasion.
[ترجمه گوگل]او مرد عاقلی نیست که نتواند گاهی احمق بازی کند
[ترجمه ترگمان]او آدم عاقل و عاقلی نیست که بتواند در این مورد احمق بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او آدم عاقل و عاقلی نیست که بتواند در این مورد احمق بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A man may love his house well without riding on the ridge.
[ترجمه گوگل]یک مرد ممکن است خانه خود را بدون سوار شدن بر روی یال به خوبی دوست داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است مردی بدون سوار شدن به صخره، خانه اش را خوب دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است مردی بدون سوار شدن به صخره، خانه اش را خوب دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You can lead a man up to the university, but you can't make him think.
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک مرد را به دانشگاه هدایت کنید، اما نمی توانید او را به فکر فرو ببرید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک نفر را به دانشگاه هدایت کنید، اما شما نمی توانید او را وادار به فکر کردن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک نفر را به دانشگاه هدایت کنید، اما شما نمی توانید او را وادار به فکر کردن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The best teachers of humanity are the lives of great men.
[ترجمه گوگل]بهترین معلمان بشریت زندگی مردان بزرگ است
[ترجمه ترگمان]بهترین معلمان بشریت، زندگی مردان بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهترین معلمان بشریت، زندگی مردان بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Men and women use their brains differently, but that their brains may actually be designed differently.
[ترجمه گوگل]مردان و زنان از مغز خود به طور متفاوت استفاده می کنند، اما مغز آنها ممکن است در واقع متفاوت طراحی شده باشد
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان از مغز خود متفاوت استفاده می کنند، اما مغز آن ها ممکن است به گونه ای متفاوت طراحی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان از مغز خود متفاوت استفاده می کنند، اما مغز آن ها ممکن است به گونه ای متفاوت طراحی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If a man will begin with certainties, he shall end in doubts, but if he will be content to begin with doubts, he shall end in certaintics.
[ترجمه گوگل]اگر انسان با یقین شروع کند، به شک ختم می شود، اما اگر به شک و تردید بسنده کند، به یقین ختم می شود
[ترجمه ترگمان]اگر مردی با اطمینان شروع کند به شک و تردید پایان خواهد داد، اما اگر بخواهد با شک و تردید شروع کند، در certaintics به پایان خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر مردی با اطمینان شروع کند به شک و تردید پایان خواهد داد، اما اگر بخواهد با شک و تردید شروع کند، در certaintics به پایان خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Habit is habit, and not to be flung out of the window by any man, but coaxed downstairs a step a time.
[ترجمه گوگل]عادت عادت است و هیچ مردی نباید او را از پنجره به بیرون پرت کند، بلکه هر بار یک پله به طبقه پایین می رود
[ترجمه ترگمان]عادت عادت به عادت است، و هیچ مردی از پنجره به بیرون پرتاب نخواهد شد، اما سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عادت عادت به عادت است، و هیچ مردی از پنجره به بیرون پرتاب نخواهد شد، اما سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A volunteer is worth twenty pressed men.
[ترجمه گوگل]یک داوطلب ارزش بیست مرد تحت فشار را دارد
[ترجمه ترگمان]یک داوطلب ارزش بیست نفر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک داوطلب ارزش بیست نفر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Business makes a man as well as tries him.
[ترجمه گوگل]کسب و کار هم انسان را میسازد و هم او را امتحان میکند
[ترجمه ترگمان]کسب وکار یک انسان را به همان اندازه که او را امتحان می کند، ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسب وکار یک انسان را به همان اندازه که او را امتحان می کند، ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید