mandatory life sentence

نوعی مجازات که طبق قانون، قاضی موظف است برای جرم خاصی حکم حبس ابد صادر کند، بدون اختیار تخفیف یا جایگزینی
مثال: In some jurisdictions, murder carries a mandatory life sentence.
در بعضی حوزه های قضایی، قتل حکم حبس ابد الزامی داره.
2. ** ( سیاسی – سیاست کیفری ) :**
ابزاری برای نشان دادن سخت گیری قانونی در برابر جرایم شدید مثل قتل، تجاوز، یا تروریسم
مثال: The mandatory life sentence was introduced to deter violent crime.
حبس ابد الزامی برای بازدارندگی از جرایم خشونت آمیز معرفی شد.
3. ** ( انتقادی – حقوق بشر ) :**
برخی منتقدان معتقدند این نوع حکم انعطاف پذیری قضایی را کاهش داده و ممکن است با اصول عدالت ترمیمی در تضاد باشد
مثال: Critics argue that mandatory life sentences ignore individual circumstances.
منتقدان معتقدند حبس ابد الزامی شرایط فردی رو نادیده می گیره.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
automatic life imprisonment – compulsory life sentence – non - discretionary life term