mandalay


شهر مندالی (در مرکز کشور میانمار که سابقا نامش برمه بود)

جمله های نمونه

1. When we reached Mandalay it was in flames.
[ترجمه گوگل]وقتی به ماندالی رسیدیم شعله های آتش بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به \"Mandalay\" رسیدیم اون شعله های آتش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bomb exploded in the railway station in Mandalay on Dec. killing two people and wounding 18 others.
[ترجمه گوگل]انفجار بمب در ایستگاه راه آهن ماندلای در دسامبر دو نفر کشته و 18 نفر دیگر زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]در اثر انفجار یک بمب در ایستگاه راه آهن در Mandalay در دسامبر دو تن کشته و ۱۸ تن دیگر زخمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mandalay, the rebels' biggest prize, was recaptured in April.
[ترجمه گوگل]ماندالی، بزرگترین جایزه شورشیان، در آوریل بازپس گرفته شد
[ترجمه ترگمان]Mandalay، بزرگ ترین جایزه شورشیان، در ماه آوریل دوباره دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kyu Road to Mandalay, Irrawaddy River is the upper reaches of the river, one after another through the first 60 kilometers long canyon, 23 km of the second canyon.
[ترجمه گوگل]جاده کیو به ماندالای، رودخانه ایراوادی، بخش بالایی رودخانه است که یکی پس از دیگری از طریق اولین دره عمیق 60 کیلومتری، 23 کیلومتری دره دوم می گذرد
[ترجمه ترگمان]جاده Kyu به Mandalay، رودخانه Irrawaddy در قسمت بالایی رودخانه قرار دارد و یکی پس از دیگری در طول ۶۰ کیلومتری این دره، ۲۳ کیلومتر از دره دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mandalay mayor Phone Zaw Han, a USDP candidate for election to the regional parliament, and Minister of Health Dr. Kyaw Myint also attended.
[ترجمه گوگل]فون زاو هان، شهردار ماندلای، کاندیدای حزب دموکراتیک آمریکا برای انتخابات پارلمان منطقه ای، و وزیر بهداشت دکتر کیاو مینت نیز در این مراسم حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]دکتر Mandalay هان (Zaw هان)، نامزد مستقل انتخابات در پارلمان منطقه ای و دکتر Kyaw Myint، وزیر بهداشت نیز در این مراسم شرکت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These Health Moments were submitted by Mandalay Entertainment for consideration for the 2004 awards.
[ترجمه گوگل]این لحظات سلامتی توسط Mandalay Entertainment برای در نظر گرفتن جوایز سال 2004 ارسال شد
[ترجمه ترگمان]این لحظات سلامتی توسط Mandalay تفریحات برای در نظر گرفتن جوایز سال ۲۰۰۴ ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lightning strikes behind Mandalay Bay, left, and the Luxor as a thunderstorm passes through Las Vegas early in the morning of Sept. 20
[ترجمه گوگل]رعد و برق در پشت خلیج ماندالی، سمت چپ، و اقصر به عنوان طوفان رعد و برق از لاس وگاس در اوایل صبح روز 20 سپتامبر می گذرد
[ترجمه ترگمان]صاعقه در پشت خلیج Mandalay، چپ و اقصر در صبح روز ۲۰ سپتامبر وارد لاس وگاس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Myanmar's major cities of Mandalay and Yangon survive in the dark ages, with each apartment running on self-funded power generators.
[ترجمه گوگل]شهرهای بزرگ میانمار یعنی ماندالای و یانگون در دوران تاریک زندگی می کنند و هر آپارتمان با ژنراتورهای برق خود کار می کند
[ترجمه ترگمان]شهرهای اصلی میانمار و Yangon در سنین تیره زنده می مانند و هر آپارتمانی که بر روی ژنراتورهای برق خود سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bagan and Mandalay are the seats of Myanmar culture.
[ترجمه گوگل]باگان و ماندلای کرسی های فرهنگ میانمار هستند
[ترجمه ترگمان]Bagan و Mandalay، صندلی های فرهنگ میانمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gordon Absher, spokesman for Mandalay owner MGM Mirage, says that decision was shaped by possible perceptions of high rollers when they are assigned to those floors.
[ترجمه گوگل]گوردون آبشر، سخنگوی مالک Mandalay MGM Mirage، می‌گوید که این تصمیم بر اساس تصورات احتمالی از غلتک‌های بلند زمانی که به آن طبقه‌ها اختصاص داده می‌شوند، شکل گرفته است
[ترجمه ترگمان]گوردون Absher، سخنگوی for MGM میراژ، می گوید این تصمیم با برداشت احتمالی غلتک های بالا شکل می گیرد که به این طبقات تخصیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Night turns to dawn's sickly half light and Mandalay begins to wake up.
[ترجمه گوگل]شب به نیمه نور بیمار سپیده دم تبدیل می شود و ماندالی شروع به بیدار شدن می کند
[ترجمه ترگمان]شب فرا می رسد و half به نیمه بیمار می رسد و Mandalay از خواب بیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Near Mandalay, in the village of Meiktila, I saw this young boy bathing by a river bank.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی مندالی، در روستای میکتیلا، این پسر جوان را دیدم که در کنار ساحل رودخانه حمام می‌کرد
[ترجمه ترگمان]نزدیک ماند Mandalay، در دهکده of، این پسر جوان را دیدم که کنار ساحل رودخانه آب تنی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ai Husheng also visited Mandalay and the Defense Services Technological Academy in Phin Oo Lwin, the state-run newspaper The New Light of Myanmar reported on Friday.
[ترجمه گوگل]روزنامه دولتی "نیو لایت میانمار" روز جمعه گزارش داد که آی هوشنگ همچنین از ماندالی و آکادمی فناوری خدمات دفاعی در فین او لوین بازدید کرد
[ترجمه ترگمان]آی Husheng همچنین از Mandalay و آکادمی فن آوری خدمات دفاع در Phin Oo، روزنامه دولتی میانمار در روز جمعه گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have never transported salt to Mandalay, but since yesterday my company alone sent 000 bags of salt—each weighing 75 pounds (34 kilograms).
[ترجمه گوگل]ما هرگز نمک را به ماندالی حمل نکرده‌ایم، اما از دیروز شرکت من به تنهایی 000 کیسه نمک فرستاده است - هر کیسه به وزن 75 پوند (34 کیلوگرم)
[ترجمه ترگمان]ما هرگز نمک را به Mandalay حمل نکرده ایم، اما از دیروز شرکت من alone کیسه نمک به وزن ۷۵ کیلوگرم (۳۴ کیلوگرم)فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس